"جای دیگر" عنوان مجموعه ای از پنج داستان از چهار نویسنده ی غربی می باشد که پوران فرخزاد آن را به پارسی ترجمه کرده است. داستان جای دیگر و افسانه آقای استرنبری از جی بی پریستلی ، رویای آرماگدون از اچی . جی . ولز ، لردمونت دراگو از سامرست مو آم و رویای یک مرد مسخره از فئودور داستایفسکی در این مجموعه جا داده شده است و به نوشته ی مترجم، خط پیوند پنج داستان در این مجموعه، خواب می باشد؛ جهانی فراسوی دنیای واقع و آمیخته با وهم و پندار و افسانه و افسون، که از آغاز آفرینش تا کنون، پیوسته چون آونگ استفهامی سنگین در برابر دیدگان بشری خودنمایی کرده و وسوسه ی هزاران پرسش سوزان را برانگیخته که هرگز پاسخی راستین برای آن یافت نشده است.
در گذشته های دور، مغ های سنگین فکر و کاهنان آینده نگر شرق که پاسدار رازهای شگرف باستان بودند، درباره ی خواب، سخنان ژرف و پرمعنا می گفتند و گاه خواب گزاران ، از رویاهای بشری چنان تفسیرهای تکان دهنده ای می کردند که پس از وقوع، تاثیرات آن تا سالیان دراز در ذهن ها بر جای می ماند. آن چنان که انکیدو در پهلوان نامه ی گیل گمش، پیام های آینده را در خواب از نیروهای جهانی می گرفت و اگرچه در دنیای خاکی می زیست، در جهان خواب با موجوداتی پنهانی در تماس بود که راه آینده را بر او نموده، راهبری او را انجام می دادند.
یا خواب فرعون مصر ، که یوسف پیامبر با تعبیر آن از زندان آزاد شد و به قدرت و توانایی رسید، و چه بسیار خواب های دیگر که بر بزرگانی که با پیام دهندگان جهان خواب در پیوند بودند گذشت که بخش هایی از تاریخ انسان به یاری آن ها ساخته شد.
پس از گذشته دوران ایده آلیسم که بر پایه ی فرهنگ اسرار گونه ی شرق قرار داشت و متفکرینی هم چون رازی و ابن سینا، با نظریات محکم علمی خود، بر استواری بنای آن افزوده بودند، نوبت به استحاله ی این علم از شرق به غرب رسید و مکتب ماتریالیسم بر پایه ی ایده آلیسم کهن از نو شکوفا شد که پرچم دار آن زیگموند فریود ، دانش پژوه نامدار اتریش، به رغم ابن سینا که عامل اساسی خواب را مخیله ی انسانی می دانست، اعلام کرد که ارضای امیال و آرزوهای پنهان، تنها عامل موثر وجودی رویا است.
پس از فروید، بنیان گذار مکتب پسیک آنالیز دانش وران دیگری هم چون: بلوئر، آدلر، کار گوستاو یونگ، مایرز، هروی دوسنت دنیس، هنری برگستن و سرانجام پاولف بر مبنای تئوری فروید، نظریات تازه ای را ارایه دادند و بر زمینه ی خواب و اسرار آن، گفتارهای بی شمار نوشتند و هریک کوشیدند تا با عصای علم، به سوی این کوه جادو، راهی بگشایند.
چهار نویسنده ی اندیشه ور این داستان ها نیز چونان دیگر پژوهش گران در نوشتارهای خود، در این هفت دشت سحرآمیز به کندوکاو پرداخته و کوشیده اند تا میان زندگی ملموس قهرمانان خود و آن چه در جهان راز آلود خواب بر آنان می گذرد، پلی از نور ساخته و این دو را به هم در آمیزند، تا شاید از این راه، از کار فروبسته ی آدمی گرهی بگشایند و این راز سر به مهر را به عالم سمر سازند. به هرگونه، از آن جا که هماره از برخورد اندیشه ها، جرقه های نوینی زاییده می شود که راهبر، انسان به سرمنزل مقصود است، خواندن این داستان ها را بر پژوهش گران ژرف اندیش بایسته می دانم تا مگر از گشودن این درگشایشی شود و حتی اگر به اندک، روزنه ای بر این شب تاریکی گشوده گردد، که هدف تنها گره گشایی از فروبستگی ها و یافتن اسم اعظمی است که بتواند به انجام کار خود را بکند و بس!