پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

تاریخ زبان و ادبیات ایران در عصر سامانیان و غزنویان

موجود
500,000 تومان
برگشت به مجموعه: کتاب ادبیات

کتاب تاریخ زبان و ادبیات ایران در عصر سامانیان و غزنویان اثر عباس مهرین
توضیحات

کتاب تاریخ زبان و ادبیات ایران در عصر سامانیان و غزنویان اثر عباس مهرین

 

 

چنانچه در جلد چهارم این نامه اشاره شد، مرزهای شهنشاهی هر بیش از تحمل دولت مرکزی گسترش پیدا میکردند تسلط مرکز بر استانهای دورسست شده ، بحکم طبیعت به مرور ایام از مرکز جدا میشدند – شهنشاهی عباسی هر گاه تأسیس گشت ، صد سال نگذشته بود که آثار ضعف پدید شد و در گوشه و کنار ، گاهی در شمال مشرق و زمانی در شمال مغرب سرکشانی باند میشدند . مؤسس خانواده خراسانی طاهری با وجود اینکه از نژاد ایرانی بود ، دم از عربیت میزد .
سر سلسله آن از جانب خلیفه المأمون حاکم خراسان شد و نیمه مستقل گشت بعد مردی رویگر و بی سواد از سیستان و کرمان بلند شد و بر جنوب و مشرق ایران تسلط یافت . پس از آن دورترین استان خلافت ، بنام سغد بلند شد و خانواده سامانی را تأسیس کرد ، و بر عکس طاهری و صفاری ، ادعای بزرگ ازادی نمود . و یکصد و بیست و هشت سال قمری یا صدو بیست و پنج سال شمسی ، یعنی
از ۲۶۱ و تا ۳۸۹ ه یا ۸۷۴ تا ۹۹۹م سامانیان شاهی نمودن

خانواده سیمجوز و احمد سهل ابو منصور محمد پور عبدالرازق توسی و چغالیان در فرغانه و غیره برخی از اینها که مورد توجه و عنایت خلیفه میشدند القاب بزرگ می یافتند ، چون ابو بکر محمد بن طفج که نیاکان او از اشراف فرغانه بودند و آنانرا خليفه المعتصم بالله به بغداد آورد و کم کم در دربار قدرت و نفوذ یافته اند ، و خلیفه الراضی به ابوبکر محمد طفج لقب آخشید داد که معنی آن شاه میشود و بر حجاز و شام و مصر حاکم نمود.
برخی از چنین اشراف زادگان ایران مانند احمد سهل خود را از نژاد شاهان معرفی میکردند. حیدر پورکاوس، ملقب به آفشین در زمان المعتصم میزیست خلیفه او را بر دسته ای از سپاه فرمانده نمود و به سركوبى بابك كه سركش شده بود فرستاد. بابك در ۲۰۱ ه ظهور کرد و خواست دین و دنیا را در خود توام ،کند پیروان بسیار در آذر آبادگان و شمال ایران یافت ، و در زمان المأمون، چند بار سپاه خلیفه را بشکست ولی در زمان المعتصم از آفشین شکست خورد، و در در استوار در کردستان پناهنده گشت .
و در ۲۲۲ ه ، پس از آنکه آفشین او را به جان امان داد تسلیم شد. آفشین پیمان را شکست و او را کشت و سر او را خدمت خلیفه فرستاد .

 

خرید کتاب تاریخ زبان و ادبیات ایران در عصر سامانیان و غزنویان

 

خرید کتاب تاریخ زبان و ادبیات ایران در عصر سامانیان و غزنویان

 

 

بابك بيست سال حکومت نمود. به این ترتیب، از اوایل خلافت بنی عباس بلکه از اواخر خلافت بنی امیه ، در گوشه و کنار ایران یکی بلند میشد، و به سبب نداشتن استعداد کافی و قوی بودن دولت مرکزی سرکوب میشد تا اینکه مرکز ضعیف گشت ، و ضمناً بجای جاه طلبان ناتوان ، سرداران بلند حوصله پدید گشتند و امارتها تأسیس شدند از جمله خانواده سامانی بود که از ۸۷۴ تا ۹۹۹ م شاهی نمود .
اسماعیل پسر نصر که قریب به بیست سال فرمانروائی کرد ، عمر و لیث را شکست داد و او را گرفتار کرده و نزد خلیفه فرستاد ، و خراسان

 

کرمان و طبرستان را بگرفت، و رسماً بفرمان ،خلیفه، استانهای نامبرده ضمیمه متصرفات او شدند. پسر او احمد، زمان کمی شاهی نمود، و بدست چاکرانش کشته شد (۹۱۴م) و برادرش بنام نصر جانشین او گشت. او کودکی هشت ساله بود و قریب به سی سال سلطنت کرد رودکی معاصر و از شعرای دربار او بود . پس از نصر نوح تا ۹۵۴ فرمانروا بود.
بعد عبدالملك هفت سال و شش ماه بر تخت نشست و در بازی چوگان، از اسب افتاد و در گذشت (۹۶۱) و منصور جای او به سلطنت رسید، و رکن الدوله بویه را مجبور کرد که سالانه یکصد و پنجاه (هزار؟)
دینار باج بپردازد و دخترش را به همسری به او بدهد . منصور در ۹۷۶ رحلت کرد. وزیر او ابه علی ابن محمد تاریخ تبری را از عربی به فارسی ترجمه کرد نوح دوم با سبکتگین معاصر بود و در ۹۹۷ رحلت کرد.
منصور دوم جانشین او را درباریان از بینائی محروم کردند و برادرش عبدالملك بر تخت نشاندند دوم را در آنوقت او کودک چهار ساله بود و به قتل او خاندان سامانی منقرض گشت. شاهان سامانی، مربی دانشمندان و شعراء و مربی علوم بودند . بنا
بر عروضی سمرقندی، شعرای زیر معاصر این خاندان بودند :
ابو المثل، ابواسحق ابو العباس ابوالحسن ،خبازی جویباری، ابوالحسن نیشاپوری شهید بلخی، کسائی، ابوالمؤید ، قرالاوی رودکی، رابعه قرداری (قداری) عمر گرگانی ،ابودز نصر بن محمد ابو المظفر عماره مروزی، و طخاری مرادی با این همه شعراء که نام برخی دیگر در اینجا ذکر نشده اند در زمان سامانیان، زبان فارسی بمفهوم حقیقی حیات تازه یافت ولی متأسفانه سامان نتوانست يك سلطنت تأسیس کند و پادشاهی اولا العزم میان آنها پدید گشت که امارت را به وسیع شهنشاهی مبدل سازد و سامان را جانشین واقعی سلسله ساسان کند . نفوذ اسلام و مقام خلافت هنوز به اندازه ای قوی بود که با وجود ضعف دربار خلافت

 

کسی جرأت نداشت که رسماً منحرف شود و ادعای استقلال کند ، سرکشان و جاه طلبان مرحله اول اشخاصی چون بابك و آفشین و سیمجور بودند که نتوانستند دارنده ی امارت و خانواده بشوند و در مرحله دوم امارت و خانواده تشکیل شد ،
ولی به شهنشاهی نرسید و در مرحله سوم سلجوقیان مانند ساسانیان شهنشاهی تأسیس کردند و به همین مناسبت، نوزاد زبان فارسی، مرحله به مرحله به سن رشد رسید و در عصر سلجوقیان جوانی دانا و بینا گشت.
از دیگر امارتهای معاصر سامانیان .
امارت خانواده بو 4 ۳۲۰ ۵ تا ۴۴۷
شاهان این خانواده از ۹۴۵ تا ۱۰۵۵م در مغرب ایران شاهی نمودند. ابو شجاع بویه، بزرگ این خانواده خود را از نژاد ساسانیان معرفی میکرد، و سه فرزند داشت یکی بنام احمد و دیگر بنام علی و سومی بنام حسن احمد از اتفاقی که میان ترکان و دربار خلیفه بود استفاده کرد و نگهبانان ترک دربار را از میان برداشت. خلیفه وقت المستكفى بالله ناچار شد که او را به پذیرد و ناجی خود اعلام کند و لقب عماد الدوله بدهد.
حسن برادر دیگر لقب رکن الدوله یافت ، و سومی معز الدوله شد، و در بغداد بماند و نام او در خطبه پس از نام خلیفه ذکر میشد و بر سکه نیز اقش میگشت. گفته اند که او آشکارا برای حضرت امام حسین ع عزاداری مینمود و عاشورا (محرم) را روز عزا قرار داد . چندی نگذشت که خلیفه المستكفى را معزول و نابینا نمود (۹۴۶م ) و بجای او فضل ابن المقتدر را به لقب د المطيع لأمر الله ، میں تخت خلافت نشاند ، حکومت خود را از بغداد تا کرمان وسعت داد رکن الدوله در اصفهان حکومت مینمود و عماد الدوله در کرج بود .
يسر ركن الدوله ، به لقب عضدالدوله، مقتدرترین پادشاه این خانواده بر فارس و جنوب ایران به استقلال سلطنت نمود. او دختر خليفه الطالع بالبدر را ازدواج نمود و دختر خود را به خلیفه به همری داد. دربار او مرکز دانشمندان و شعراء و ادباء بود

نظرات

برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.