صحرا نوشته محبوبه احمدی زاده
توضیحات
ماه كه تجربه كال آسمان از نور بود به آرامي بر سطح تيره شب گسترش مييافت و تنهايياش را با زمينيان قسمت ميكرد. زير سايه نقرهفامش در دل كوير، آنجا كه بيابان به كوهپايههاي زاگرس لبخند ميزد، دهي سرسبز و كوچك خودنمايي ميكرد. نسيم خنكي آرام، آرام از كوچه پس كوچههاي كاهگلي آن عبور ميكرد. دختر با نگاهي وحشتزده، پريشان و مضطرب، راه ميرفت و گاه با وحشتي آشكار، به پشت سرش مينگريست و آنگاه بر سرعت گامهايش ميافزود...
نظرات
برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.