در کتاب افسوس نمی خوریم آدمهای کره شمالی معتقد هستند که به سبب زندگی در یک کشور کمونیستی و اعتقادشان به کمونیسم، خوشبختترین انسانهای روی زمین هستند و عموم مردم مفلوک و بدبخت این کشور؛ مارکس و استالین و لنین و انگلس را سازندگان تاریخ و تمدن بشری میدانند. کره شمالی با نام رسمی جمهوری دموکراتیک خلق کره، یکی از اسراسر آمیز ترین کشورهای جهان به شمار می رود. درباره زندگی مردم کره، گفته ها و شایعات بسیار است؛ گفته می شود کره ای ها برای تردد بین روستاها و یا شهرها باید از حکومت اجازه بگیرند. در کره شمالی بدون موافقت وزارت اطلاعات و امنیت آن کشور، کسی حق عاشق شدن، انتخاب همسر و ازدواج را ندارد. ...یک عرف مهم دیگر "زندگی سازمانی" است. هر شهروند بالغ کره شمالی عضو یکجور "سازمان" در محل کار خود است. اینکه دقیقا به کدام گروه تعلق داشته باشد، به سن، جنس و وفاداری ثابت شده اش نسبت به رژیم بستگی دارد. قوانین صریح و شفافی وجود دارد که وابستگی سازمانی فرد را تعریف می کند. برای اینکه موضوع قدری ساده تر شود می شود اینطور گفت که جوانان کره شمالی که زیر 30 سال سن دارند عضو "اتحادیه جوانان" هستند، که تعدادی از برگزیدگانشان از اعضای حزب هستند، و اکثریت کارگران عضو شبکه "اتحادیه اصناف" هستند، و سازمان خانه داران تمام وقت "اتحادیه زنان" است. واحدهای سطح پایین همه این گروه ها موظفند جلسات آموزش ایدئولوژیک برگزار کنند که به طور معمول دوبار در طول هفته برگزار می شود. طی این جلسات، برای شرکت کنندگان درباره عظمت و فضایل خانواده "کیم"، خصائص برتر ملت کره، و طبیعت حیوانی امپریالیسم آمریکا و دیگر قدرت های متخاصم سخنرانی می شود. حضور در جلسات الزامی است...