در کتاب بسیار جالب نظریهٔ توسعه، آمیزهای از نظریهها یا دیدی عام به آن دسته از نظریههاست که به این پرسش میپردازند: چطور می شود به بهترین شکل، تغییرات مطلوب را در جامعه ایجاد کرد؟ چنین نظریههایی از انواع گوناگون رویکردها و شاخههای علوم اجتماعی استفاده میکنند. در این مقاله، نظریههای مختلف و آخرین تحولات این نظریهها مورد بحث قرار میگیرد دنیای مدرن، دنیای تلاش در جهت گسترش رفاه مادی و افزایش قدرت و سیطره ی آدمی بر طبیعت است. این دنیا ماهیتاً مبتنی بر سودجویی، کمیت انگاری و سوداگری است. در واقع انگیزه دائمی پیشرفت که در انسان مدرن به صورت یک دغدغه درآمده است یکی از ارکان روح و تفکر مدرن است که صورت تئوریزه اقتصادی ـ اجتماعی آن، همان طرح نظریه توسعه است. از فردای جنگ جهانی دوم شاهد ظهور و گسترش نظریه های توسعه ای بوده ایم که دغدغه ی اصلی آن ها در ظاهر توصیف و تبیین وضعیت نابسامان کشورهای جهان سوم و ارائه ی راه حل هایی برای بهبود آن و در نهایت توسعه ای بوده است که تعریف آن از نظر گذشت. شاید اگر فقط نظر به ظواهر امور نماییم، باور کردن این ادعا دشوار باشد که جهان امروز، چندان فضای مناسبی برای زندگی نیست. جهان امروز ما پر از بی عدالتی، فقر، تبعیض، فساد و خلاءهای عمیق معنوی و روحی و ایمانی است، علی رغم ظهور غول آسای تکنولوژی جدید و علی رغم همه وعده های پیشرفت و تحقق بهشت زمینی، هنوز فقر و گرسنگی معضل بزرگی است که حل نشده باقی مانده است.