در کتاب کالبدشکافی چهار انقلاب نویسنده در این کتاب به بررسی کردن مقایسه ای چهار تحول و انقلاب در فرانسه، انگلیس، روسیه و امریکا پرداخته و تنها با توجه به آنها، مشترکاتی را میان سیر تحول تاریخی انقلابهای دنیا یافته و طبقه بندی می کند. برینتون معتقد است، جامعه سالم جامعه ای نیست که در آن هیچگونه اعتراضی نسبت به طبقه حاکم وجود نداشته باشد و هیچ عقیده مخالفی و یا میل رسیدن به آرمانشهری در آن حضور نداشته باشد، بلکه جامعه سالم جامعه ای است که در آن، این اعتراضات و تنش ها تبدیل به بحران نشود و سازکارهای موجود در حکومت آنها را تحمل و سپس مدیریت نماید. نویسنده در این کتاب ابتدا به بیان رژیمهای پیشین انقلاب و عوامل ایجاد کننده انقلاب در این حکومتها می پردازد. او در این فصل ضمن بیان عللی چند در این زمینه ، وخامت اقتصادی را یکی از علل اساسی در ایجاد نارضایتی اجتماعی دانسته و این وخامت اقتصادی را به دو گونه واقعی و غیر واقعی تقسیم می کند. او نوع غیر واقعی وخامت اوضاع اقتصادی را در بالابودن مطالبات اقتصادی مردم به دلایلی نظیر اختلاف طبقاتی و بالا رفتن سریع سطح معیشتی مردم در یک برهه خاص می داند. او در این کتاب از روشنفکران به عنوان گلبولهای سفید خون یاد می کند که میزان کم آن برای بدنه اجتماع بسیار مفید بوده و سبب جلوگیری از انحرافات می شود اما تعداد زیاد آن با سلیقه ها و تفکرات گوناگون همچون یک بیماری، سبب بروز هرج و مرج فکری و جرقه های انقلاب می شود.