کتاب سیاه گرسنگی

در کتاب کتاب سیاه گرسنگی نويسنده در سال 1957 بيانيه اي منتشر کرده است و تقاضا ميكند كه مردمان خيره خواه دنيا براي مبارزه باگرسنگي يك سازمان جهاني را بوجود بياورند و در اين بيانيه وضع رقبت بار گرسنگي در ممالك توسعه نيافته جهان را تشريح ميكند. درپياين اعلاميه عده اي از شخصيتهاي جهان بوي پاسخ مثبت ميدهند. نويسنده اعتقاد دارد كه كره زمين مي تواند چندين برابر جمعيت فعلي خود را نان بدهد و اين نظريه كه عامل سيه روزي را ابناي آدم مي دانند و در نتيجه جنگ و حتي استفاده بمب اتم را تجويز مي كنند رد مي كند. در اين كتاب كوشش شده كه تمام جوانب و وجوه مبارزه اي كه بايد به مقياس جهاني گرسنگي بعمل آيد در نظر گرفته شود و فلسفه نامگذاري كتاب به گرسنگي سياه نيز به اين خاطره بوده كه بدبختي و سيه روزي جهان ما را تشريح مي كند ومناطقي كه گرسنگي در آنها حكمفرما است چون لكه هاي سياه و برجسته در نقشه هاي جغرافياي انسان نمايان ميسازد. طبق آمار دقيق 19 كشور از متمولترين كشورهاي جهان 16 درصد جمعيت جهان بابيش از 70 درصد عايدات جهان را بخود اختصاص داده و در مقابل 15 كشور جهان با 50 درصد جمعيت فقط 10 درصد عايدات جهان را بخود اختصاص داده و در اثركمبود مواد غذائي عمر متوسط كشورهاي توسعه نيافته 30 سال و مرگ ومير نوزادان را 220 در هزار و اين در حالي است كه عمر متوسط در كشورهاي ثروتمند 65 سال ومرگ و مير نوزادان 30 در هزار است و اعتقاد دارد كه از مجموع 2500 ميليون نفر روي كره زمين 1700 ميليون نفر نتوانسته اند خود را از حلقه گرسنگي نجات دهند و اين ضعف گرسنگي و عقب ماندگي شامل 66 درصد مردم جهان ميباشد. مولف بمنظور پر كردن خلاء ناشي از فقر و گرسنگي معتقد است بايدعلم اقتصادتازه اي بوجود بيايد يا اينكه اطلاعات مربوط به مسايل پيشرفت را با تعمق بيشتري مطالعه كرد . و با كمك روشهاي صنعتي ميتوان بازده محصول كار انساني را بالا برد ودر زمينه كشاورزي به كمك آنها شتافت و ابزارهاي صنعتي مورد نياز كشاوزان را از قبيل مواد شيميائي و ...