کتاب برگ کاهی در تند باد اثر کاظم سادات اشکوری - رضا قنبری
صحبتی بین رضا قنبری و کاظم ساداتاشکوری این گفتگو به زندگی کاری کاظم ساداتاشکوری میپردازد. که مکتابخانه تا دبیرستان، ادامه تحصیل، شب شعرها، همکاری با هفتهنامهها، مجلهها، آدینه، دنیای سخن، شاعران و... را در بر میگیرد . قنبری: آقای اشکوری! حالا که قرار است خواننده برای اطلاع از جزئیات برگزاری شبهای شعر خوشه و نام و نشان شعرخوانان به مقالۀ شما مراجعه کند، ممکن است بگویید نوع اطلاعرسانی برای آن شبها چگونه بود و استقبال مردم چگونه؟ در آن سالها گویا مخاطب شعر نو کم بود. سادات اشکوری: گمان میکنم قریب دو هزار نفر هر شب میآمدند، شاید بیشتر یا کمتر. به هر حال با در نظر گرفتن فضای باشگاه شهرداری، که شبهای شعرخوانی در آنجا برگزار میشد، چنین حدس میزنم. در آن زمان جواد مجابی در روزنامۀ اطلاعات بود و سیروس طاهباز در روزنامۀ کیهان و این دو تن که از همکاران خوشه نیز بودند، در صفحات هنر و ادب روزنامه، در حد امکان اطلاعرسانی میکردند...