کتاب روزها اثر محمد علی اسلامی ندوشن
سه جلدي... نمونه جمع آوری شده مقالات دكتر محمد علي اسلامي ندوشن ما در برزخ ميان دو دنيا - دنيائي كه رفت و دنيائي كه در كار آمدن است - زندگي كردهايم كه هيچ نسلي از ايراني، اين موقعي�'ت را نداشته و نخواهد داشت.» «انسان از اين جهت «برترين» است كه ميداند كه هست، و ميداند كه اين «هست»، نيستي اي در پي دارد، كه تفاوت ميان هستي و نيستي جز همين دانستن و آگاه بودن نيست.» «بنابراين، تلاش وتكاپوي او در همين دايره گنجيده ميشود: افزودن بر كيفي�'ت زندگي، و زندگي كردن با آگاهي مرگ. حديث بشر، حديث زندگي و مرگ است. هر كسي از اين بابت براي خود حكايتي دارد. بشنويم...» ...نميدانم چه ميتوانم اضافه كنم، چون در واقع هر چه گفتني بود و امكان داشته است، در روزها آوردهام و احياناً در جاهاي ديگر نيز. خوشبختانه من او�'لاً در ده به دنيا آمدم و ثانياً در يك خانوادة متوس�'ط. دوران كوتاهي در ده تحصيل كردم، پس از آن در يزد، بعد از آن در تهران و بعد هم در خارج. در هر حال كسي بودم كه به ات�'كاي خودم جلو آمدم. نه ساله بودم كه پدرم فوت كرد و حوادث طوري جريان يافت كه تقريباً روي پاي خودم بايستم . خوشبختانه ثروت مختصري كه خانوادة ما داشت، كمك كرد تا بتوانم درس بخوانم و يك زندگي متوس�'ط داشته باشم. اين، همان بود كه من طالب بودم: نه فقر، نه ثروت، يك زندگي در حد�' احتياج. بقي�'ه حرفها را هر چه لازم بوده در روزها آوردهام. البت�'ه ما در دوراني زندگي كرديم - به خصوص در پنجاه سال اخير- كه ايران دوران پرتلاطمي را پشت سر گذاشت و باطنش بسيار بيشتر از ظاهرش متلاطم بود. دوران بسيار پُري بوده است. همانطور كه در مقد�'مة روزها نوشتم، ما تنها نسلي هستيم در كل�' تاريخ ايران كه در اين دوران استثنايي زندگي كرديم. هيچ نسلي نه قبل از ما اين زندگي را ديده و نه بعد از ما خواهد ديد، براي اينكه در مرز بين دو دوران زيستهايم: يكي مرزي كه رفته است و جزو تاريخ شده است و ما بخشي از تاريخ را تشكيل داديم و ديگر آنچه در جلو قرار داشت و در پيش است و به سرعت در حال دگرگوني است. تنها ما بوديم كه اين دوران را درك كرديم. هيچ نسل ديگري از ايران اين دوران را نديده و نخواهد ديد. در عين حال، اين دوران پرثمري بود كه درسهاي زيادي به ما داد. دومين خصوصي�'ت زمان اين بود كه ما در مرز دو فرهنگ نشستيم، يكي فرهنگ غربي كه فرهنگ غالب در جهان است و ديگري فرهنگ سن�'تي خودمان و اين خصيصهاي است كه فقط ما ايرانيان توانستيم داشته باشيم. البت�'ه هنديان و چينيان هم داشتند. كشورهايي كه تمد�'ن كهنسال داشتند، اين خصوصي�'ت را دارا شدند و مزج اين دو فرهنگ و برخورداين دو فرهنگ، خصوصي�'تي به ما داد كه من آن را يك عامل قابل توج�'ه ميدانم. براي اينكه فرنگيها چنين چيزي را ندارند. مايي كه يك دوران دراز تاريخي را گذراندهايم و يك كوله بار سنگين گذشته با خود داريم، اين خصوصي�'ت را يافته ايم كه ، هم كم و بيش با فرهنگ جهان متجد�'د آشنا بشويم و هم فرهنگ خودمان بر پشتمان باشد. من شخصاً اين را امتيازي ميدانم كه بين اين دو مرز و دو دوران قديم و جديد و دو فرهنگ غرب و شرق چند صباحي زندگي كردم و در واقع از چيزهايي بهره گرفتم كه چند گانه است .