کتاب مکالمه سیاح ایرانی با شخص هندی نوشته میرزا سید حسن کاشانی - غلامحسین میرزا صالح
رساله سياسي در ايران رسانهاي بود زاده پاكسرشت روزنامه و كتاب كلامش گزنده بود چون روزنامه و محتوايش عميق و آموزنده مانند كتاب رساله سياهي به جز دين، دو ميراث عنصري در بطن خويش پرورانيد كه دو رسانه ياد شده از آن محروم بودند و آن بياعتنايي و گريز از تيغ زهرآگين سانسور بود، رسالهنويسي گاه بينام و نشان، درد و سخن خويش را به قلم ميداد و در درون يا برون كشور به نفقه جيب به چاپ ميرسانيد و هر نسخه آن را چون شهابي بر سر دولتمردان زمانه فرو ميريخت و اركان نهاد و حكومت را به لرزه ميافكند. رسالهنويسي در ايران سنتي بود كه سابقه آن به دوران فرهنگ اسلامي و تمدن ساساني و اندرزنويسان عهد قديم بازميگشت. در ميان رسالههاي سياسي نيمه دوم سده نوزدهم و اوايل سده بيستم ايران، گاه با آثاري روبهرو ميشويم كه نشاندهنده ژرفي انديشه و اسلوب درست نگارش آنها است. نوشتههايي كه در انتقاد از نظام حاكم و نابساماني كشور بيپروا سخن ميگفتند و برقراري قانون، آموزش و پرورش، تقليد از پندارها و تكنيكهاي ممالك توسعهيافته و جز آن را، راه علاج تلقي ميكردند رساله مكالمه سياح ايراني با شخص هندي روايت گفت و شنود دو انسان متعلق به دو فرهنگ متفاوت است و جدال بين سنت و مدرنيته.