کتاب گوی بالدار نوشته رضا مرادی غیاث آبادی
نشان خورشید ؛ شاهیم و اهورامزدا بررسی سیر تطور و تکامل نقش مشهور گوی بالدار در شرق باستان ...اجزای این نماد به صورت جداگانه از حدود 5000 سال پیش و به صورت تركیبی از 2900 سال پیش در سرزمین اورارتو (سرزمینی متشكل از آذربایجان،ارمنستان و شرق آناتولی) رواج پیدا كرد و به سرعت در سرزمین های نیمه غربی ایران تا مصر متداول شد... پس چند سال انتظار و سپری شدن موانع موجود، کتاب «گوی بالدار: نشان خورشید، شاهین و اهورامزدا» منتشر شد. نگارنده در این کتاب کوشیده است تا رد این نشان و اجزای گوناگونِ تشکیلدهنده آنرا از دورترین زمانها و در میان سرزمینها و مردمان گوناگون دنبال کند و چشماندازی به سیر تطور و تکامل این نشان بگشاید. در این کتاب، اجزای تشکیلدهنده نشان مشهور گوی بالدار (همچون گوی، بال، مرد و ستاره) در گذر زمان و تا سده نهم پیش از میلاد که به شکل نهایی خود میرسد، و نیز تا سده چهارم پیش از میلاد که برای همیشه ناپدید میشود، بررسی شده است. همراه کتاب حدود ۱۱۰ عکس و طرح که به لطف و یاری خانمها نرگس فراهانی، طاهره افضلی و مریم (پگاه) امینی منحصراً برای همین کتاب ترسیم شدهاند، به چاپ رسیده و تحلیل شدهاند. سرگذشت پرفراز و نشیب نشان گوی بالدار در واپسین سالهای پادشاهی هخامنشیان به سرانجام رسید. نشان محبوب و فراگیری که تاریخچهای دستکم سه هزار و پانصد ساله را در پشت سر خود داشت. در آغاز، تصویرهای خورشید، شاهین و خدایان تجلییافته در سیارات بگونهای مستقل و متمایز ترسیم میگردند و سپس به مرور زمان و با انتقال و تقابل فرهنگها، به اشکال انتزاعی و تجریدی در میآیند. سپستر، ادغام و اینهمانی آنان با یکدیگر آغاز میگردد. ابتدا، ادغام گوی خورشید با بالهای شاهین روی میدهد و بعدها، ادغام مستقل گوی خورشید و بالهای شاهین با مرد-خدایان تجلییافته در سیارات گوناگون. در آخرین مرحله تکامل که در سده نهم پیش از میلاد روی داد، هر سه جزء گوی خورشید، بال شاهین و مرد-خدای سیاره مشتری که در ایران با نام اهورامزدا و در سرزمینهای دیگر با نامهایی متفاوت شناخته میشد، با یکدیگر ترکیب میشوند. این ترکیب نهایی در گذر زمان و در رفتوآمدهای میان فرهنگها و تمدنهای گوناگون، آرایهها و مشخصههای گوناگون و متنوعی را به خود میپذیرد تا به آخرین نمونههای خود که در تختجمشید دیده میشود، میرسد. حدود 110 عکس و طرح تکرنگ