کتاب داستانهای کانتربری اثر سلیا.ال.گراسه ترجمه فرشته منتظرین
داستانی جنایی درباره ی زنان در قرون وسطی , کلیسای جامع کانتربری یکی از مراکز مهم مسیحیت در دنیا به شمار می اید. برای این که اهمیت این کلیسا را بفهمید، دانستن همین یک نکته کافی است که دانشگاههای آکسفورد و کمبریج زمانی زیر مجموعه همین کلیسا بوده اند و هنوز هم چهار کالج در آکسفورد و دو کالج در کمبریج هست که اسقف اعظم کانتربری شخصا ریاستش را به عهده دارد. اسقف اعظم در میان مسیحیان انگلیکان، درجه ای مانند پاپ دارد و مسیحیهای انگلیکان بعد از کاتولیکها بیشترین تعداد را در دنیای مسیحیت دارند. در دیباچه کتاب، او در یک مهمان خانه با 29 شخصیت دیگر رو به رو میشود که آنها هم زائر مقبره تامس بکت قدیس در کلیسای جامع کانتربری هستند. تامس بکت قدیس مردی بود که شوالیههای تحت فرمان پادشاه به اشتباه او را کشته بودند و مزار او در کلیسای جامع کانتربری به زیارتگاه مردم تبدیل شده بود. چاسر از سفر یک گروه از زائران به این محل استفاده میکند تا داستان بگوید و مردم زمانه خودش را هم معرفی کند. صاحب مهمانخانهای که زائران در آن جمع شدهاند پیشنهاد میدهد همه زوار برای گذران وقت در طول راه قصه بگویند و از همین جاست که چاسر توصیف شخصیتها را شروع میکند؛ از شوالیه گرفته تا شخم زن و آسیابان و کارپرداز، از داروغه گرفته تا راهب و بازرگان و قاضی و البته کشیشها و راهبهای مختلف که یکیشان حتی توبه فروش (کفاره گیر) است. حکایتهای کانتربری» معروفترین اثر ادبی انگلیسی در قرن 14 میلادی است