لطفعلیخان زند و آقا محمدخان قاجار

کتاب لطفعلیخان زند و آقا محمدخان قاجار اثر ابوالفضل وکیلی

کتاب لطفعلی خان زند کتاب آقامحمد خان قاجار

در آخر سال 1205 قمری/ 1791 میلادی ، واپسین شاه دودمان زند در راس سپاهی 20 هزار نفری به سمت اصفهان در حركت بوده است تا دامنه نفوذ دولت متزلزل زندیان را گسترش دهد. اما ارتش عظيم اما سست بنیاد او با توطئه وزیر اعظم دولت زندیه یعنی حاج ابراهيم خان كلانتر که از اقدامات تند و بوالهوسانه امیران زندیه نگران بود- در كوتاه مدتي از هم پاشيد و لطفعلي‌خان زماني چشم باز كرد كه تنها با اندكي از يارانش در مسير شکست ، رو به سوی شيراز داشت . اما فاجعه نهائی زمانی روی داد که چون به پایتخت اجدادی خود شيراز رسيد ، دروازه‌هاي شهر را بر روي خود بسته دید. کلانتر محافظه کار که می دانست باد به بیرق خانی دیگر یعنی آغامحمدخان قاجار می وزد و نوبت سرروی قاجاران بر زندیان رسیده است، دروازه های شهر را بر روی خان جوان بست. در نتیجه ، لطفعلی خان ناگزير شد به سوي بوشهر بگريزد. کمی بعد حاج ابراهيم كلانتر با خلع سلاح طرفداران زنديه ، به خواجه تاجدار یعنی آقامحمدخان قجر پيغام داد كه به شيراز بيايد و تخت سلطنت را پاداش بگيرد. در این حال ، لطفعلي‌خان بیهوده می كوشيد با كمك گرفتن از امراي بوشهر و بندر ريگ ، راههاي عبور آذوقه به شيراز را در كنترل خويش بگيرد. اقدامات خان باعث شد تا حاج ابراهيم كلانتر هراسان و نگران، آقامحمدخان را براي حركت به شيراز تحت فشار قرار دهد. فلذا خان قاجار در رمضان 1206 عازم شيراز شد، اما در قریه ابرج شیراز با یورش غافلگیرکننده امیر بي‌باك و متهور زند روبرو شد. شبيخون ناگهاني و جسورانه شیرمرد لر به اردوي قاجارها ، چنان آن را در هم ريخت که سم اسب معروف لطفعلی خان زند یعنی غران تا پای سراپردۀ خيمه آقامحمدخان نيز رسید. اما، با طلوع خورشید وضع دگرگونه شد و خان قاجار كه در گوشه‌اي مخفي شده بود، اندك سپاهيان پراكنده‌اش را گرد آورد و جنگ را به نفع خويش به پايان برد. لطفعلي‌خان به كرمان گريخت و آقامحمدخان جانبِ شيراز گرفت...