کتاب آدم عوضی نوشته خسرو شاهانی
مجموعه داستان های طنز شاهانی در روز دهم دی ماه 1308 در نيشابور به دنيا آمد. تحصيلات خود را در مشهد و شهرستانهای خراسان به پايان رساند و از سال 1334 كار مطبوعاتی خود را در روزنامه خراسان چاپ مشهد آغاز كرد. او در اين روزنامه علاوه بر نوشتن داستان های كوتاه طنز آميز، هفتهای شش روز به مدت سه سال ستونی به نام "شوخی و خنده" را مينوشت. در 1336 به دعوت صادق بهداد مدير روزنامه جهان به تهران آمد و ستون "از هر دري سخنی" را در آن روزنامه به كار انداخت كه به بررسی شرايط و مسائل روز ميپرداخت. از سال 1337 علاوه بر كار در جهان، خبرنگار پارلماني روزنامه پست تهران هم بود. از شاهاني تاكنون بيش از نوزده مجموعه طنز به چاپ رسيده است. پس از انقلاب، آثار طنزآميز او علاوه بر آتيه، در نشريات گل آقا و در مجله جدول كنكاش زير عنوان "گل گشت" نيز به چاپ رسيده است. داستانهای خسروشاهانی در اتحاد جماهير شوروی سابق و كشورهاي اردوگاه شرق بارها و بارها چاپ شده است. از سال 1346 چاپ آثار وی در ارمنستان و ديگر جمهوری هاي شوروی سابق و مسكو توسط جهانگير درّي استاد كرسي ادبيات فارسي دانشگاه مسكو در تيراژهاي پنجاه هزارف صدهزار و چهارصدهزار در مجلات ستاره سرخ، جوانان شوروی و آسيا و آفريقای امروز به چاپ رسيده است. همچنين اكثر مجلات كشورهای اروپای شرقی آثار او را منتشر كردهاند. خسرو شاهاني از چهرههای شناخته شده در طنز اجتماعي و ژورناليستي معاصر است و مجموعه ای از بهترين داستانهای طنز ايران را با سبك و سياق خاص خود نوشته و علاوه بر برقراری ارتباط با خوانندگان عام و ساده پسند، از نظر تكنيك داستان نويسی نيز قابل توجه و دفاع است. شيوه داستان نويسی او, خطي است كه معمولاً از زبان اول شخص روايت میشود و درونمايه اجتماعی دارد. شاهانی ارديبهشت 1381 در گذشت. ...اكثركتابها وداستانهايم به وسيله دكتر "جهانگيردری” استاد زبان و ادبيات فارسی دانشگاه مسكو ترجمه شده و درنشريههای ستاره سرخ، ستاره شرق، آسيا و افريقا، پراستور، پامير چاپ شده است. كتاب هايم مثل "آدم عوضی” ، "شكست ناپذير"، "تاكسی لوكس"، "سه نفردريك منزل"، ازطرف نشريات نااوكا و پراودا و انستيتوی شرق شناسی فرهنگستان علوم شوروی درتيراژهای بالا منتشرشده. آخرين كتابم درشوروی به وسيله انتشارات پراودا درارديبهشت 1367 / مه 1988 منتشر شد به نام "داستانهای فكاهی و طنزآميزفارسی” با ترجمه دكترجهانگيردری درپانصد صفحه و با چهارصد هزارتيراژ، شش داستان سيد محمدعلی جمال زاده، نوزده داستان فريدون تنكابنی و سی ونه داستان ازبنده دراين كتاب چاپ شد. طنزمثل سيل به راه خودش میرود، بعضی هاش به دل مینشيند، بعضی نه. بعضی گلها قشنگند اما بو ندارند. بعضی نه رنگ دارند و نه بو. طنز امروز و ديروزنداريم. رهی معيری میگفت: " زندگی قصه تلخی است كه ازآغازش - بس كه آزرده شدم چشم به پايان دارم" من میگويم: زندگی قصه تلخی است كه من ازاين قصه ها، افسانههای شيرين ساختم. 72 سال عمرراپشت سرگذاشتم، شش ماه است زمينگيرشده ام. اهل دل را كه میبينم شادم و خسته نمی شوم. دراطراف خراسان به ترياكیها میگويند عملی. من هم الان عملی ام. البته نه ترياكی، زيرتيغ جراحی میروم و عمل میشوم.