کتاب آشنایی با شکسپیر نوشته جون هریسون
شكسپير در ۲۳ آوريل ۱۵۶۴ در استراتفورد انگلستان متولد شد. در آن روزگار خانواده ها پرجمعيت بودند. ويليام ،هفت خواهر و برادر داشت؛ اما والدين او فقير نبودند. پدرش، جان شكسپير، كاسبي موفق در كار خريد و فروش پشم و چرم و مادرش دختر يك مزرعه دار پولدار بود. ويليام در مدرسه، لاتين آموخت و ادبيات روم باستان را مطالعه كرد؛ اما او بيشتر به گروه هنرپيشه هايي كه شهر به شهر سفر مي كردند و در مدرسه ها ، كليساها، تالارها و مكان هاي عمومي نمايش اجرا مي كردند، علاقه مند بود. اين نمايش ها را همه مردم دوست داشتند و ويليام هم بعد از مدرسه به تماشاي آنها مي رفت. وقتي كه شكسپير مدرسه را ترك كرد، نزد پدرش به كار مشغول شد. اما پس از آن به دختر مزرعه داري در همان منطقه علاقه مند شد و در دسامبر ۱۵۸۲ با او عروسي كرد. پس از مدتي، دخترشان سوزانا متولد شد. دقيقاً نمي دانيم كه شكسپير در ده سال بعد چه مي كرد. ما نمي دانيم چرا او شغل خوب تجارت پدرش را رها كرد و به سمت لندن رفت؟ ما نمي دانيم دقيقاً كي يا چرا او هنرپيشه و نمايشنامه نويس شد؟ تنها چيزي كه مي دانيم، اين است كه او در سال ۱۵۹۳ اولين نمايشش را نوشت. بعد از آن خيلي سريع نمايش هايش عمومي شد و او از اين راه پول زيادي به دست آورد. ...موقعيت تاريخي خود شكسپير و زندگي او در عصر رنسانس، سه موقعيت تاريخي سنت، حال و دوران مدرن براي او اهميت بهسزايي داشته است. به عنوان مثال ميتوان به تراژديهاي او درباره شاهان اشاره كرد. شاهان و سلاطين در كارهاي او دو دستهاند: شاهاني كه سنت را دودستي حفظ ميكنند و شرايط زندگي مدرن را درك نميكنند، و سلاطيني كه خود را با آرمانهاي جهان مدرن تطبيق ميدهند. به اين ترتيب، سلسلهمراتبي بين شخصيتهاي شكسپير به وجود ميآيد كه محور دوم بحث اگنش هلر را شكل ميدهد. ...قهرمانان زن شكسپير در برابر اين فشار ميايستند و به طبيعت خود وفادار ميمانند. به عنوان مثال ميتوان به ژوليت اشاره كرد كه در يكي از بخشهاي رومئو و ژوليت ميگويد سنت نيز همچون نام يك كلمه است و نميتواند سرنوشت كسي را تعيين كند. سنت نيز مثل نام خانوادگي ژوليت كه عامل جدايي او از رومئو شده است غيرواقعي است، غيرطبيعي است و ارتباطي با زندگي او ندارد. از نظر ژوليت آن چه واقعي است تن مردي است كه او دوست دارد و ميخواهد در كنارش باشد. به اين ترتيب، شخصيتهايي كه خود شكسپير با آن ها قرابت بيشتري دارد، زنان شورشي و مرداني هستند كه در موقعيتي خطير مجبور به انتخاب ميشوند.