کتاب امیدی به بهار نیست که در سال هزار و سیصد و هشتاد و پنج چاپ شده می باشد.این اثر توسط نیلوفر لاری نوشته شده است.که انتشارات آن البرز می باشد. چندین دفعه تا سر چهار راه رفته تا در زمان چراغ قرمز به ماشینهایی که مدل بالا هستند زل بزند. آیا قادر است که تمام چیز را زیر پا گذارد و خویش را بفروشد.تا الان با هفده سال سن پاک و معصومانه زندگی نموده اما پس از مرگ پدر با وجود بنفشه و بهزاد و او که از همه بزرگتر است کمر مادر زیر فشار کار خم گشته و هنوز هم مانده که چطور زندگی را سپری کنند . بهار دل را به دریا زده و سوار زانتیای کبود میشود اما تنها تا چراغ قرمز بعدی توانست تا نگاه مظلومانه ی مادر زحمت کش خود را از یاد ببرد.با فکر کردن به او با عجله پیاده میشود و به خانه بر می گردد. با پیشنهاد کتی حاضر می گردد تا خویش را در برابر سی میلیون به امید بفروشد و کم کم دل داده ی او میشود ولی حتی زیبایی خیره کننده اش هم نمی تواند امید را پایبند خویش سازد و پس از دو ماه با اعتراف بهار که علاقه مند به امید شده او را تحت تاثیر دوستان فریبکارش قرار می گیرد و بهار را به صمیمی ترین دوستش سامان بدهد اما بعد از باطل کردن صیغه پشیمان شده ولی دیگر جایی واسه ی برگشت نیست. برای خرید کتاب امیدی به بهار نیست با ما تماس بگیرید.