کتاب موش ها و آدم ها اثر جان اشتاین بک.
کتاب موشها و آدمها به وسیله جان اشتاین بک نویسنده آمریکایی نوشته شده است.
کتاب موش ها و آدم ها برنده جایزه نوبل شد.این رمان در دوره خود بسیار تاثیر گذار بود و مدت های زیادی در آمریکا در لیست کتاب های ممنوعه بود.این رمان یک داستان بسیار جذاب در دل خود جای داده است
.واوضاع آمریکا را در زمان رکود و خشکسالی و فقر نمایش میدهد.هنگامی که اتفاقات هولناک سال ۱۹۲۹ سبب شد که تعداد زیادی کارگر کار خود را از دست بدهند.این کتاب قصه زندگی دشوار کارگرها را بیان میکند که برای پول اندکی از یک مزرعه به مزرعه دیگر میروند.اغلب اوقات به آنها ظلم میشود و با آنها بدرفتاری میکنند.کارگرها در این رمان به موش تشبیه شده اند
.کارگرهایی که مثل یک موش زیر دست ارباب های سنگ دل هستند و زندگی به این شکل را پذیرفته اند.ارباب های ظالم با کارگرهای بینوا بدرفتاری میکنند و کارگرها به شکل بسیار بدی زندگی میکنند و هیچ وابستگی به این زندگی ندارند و فاقد انگیزه هستند و فقط زنده هستند.نکته جالب این کتاب این است که همه کارگرها هیچ دوستی ندارند و همیشه تنها هستند و حتی با همسر خود هم رابطه خوبی ندارند.اما دو کارگر در این رمان با هم دوست های صمیمی هستند که باعث تعجب است.
خلاصه رمان(حکایت دو کارگر است که با هم متفاوت هستند و در جستجوی کار از یک مزرعه به مزرعه دیگر میروند و فقط به این دلیل زنده هستند که شاید موفق شوند در زمینی که متعلق به خودشان است کار کنند.یکی از کارگرها که جورج نام دارد هیکل کوچکی دارد و زیرک است و دیگری مهربان است اما فردی کند ذهن است و جورج او را کنترل میکند.
مسئله ای که لنی کارگر کند ذهن با آن دست و پنجه نرم میکند این است که توانایی این را ندارد که قدرت خود را مهار کند مثلا وقتی میخواهد حیوانات را نوازش کند باعث مرگ آنها میشود و یا از هرچیزی که خوشش بیاید دوست دارد نوازشش کند و همین موجب میشود که همیشه دنبال کار جدید بگردند و وقتی که در یک مزرعه کار پیدا کردند و کار خود را شروع کردند دوباره به آرزوی این که صاحب یک مزرعه شوند فکر میکنند و قسمت اصلی رمان از اینجا شروع میشود و پایان بسیار زیبایی دارد.