کتاب چه زود چه دیر شد نوشته شهره وکیلی
دو جلدي داستان از ماجرای دختری به نام بی تا آغاز می شود که در پی دوست یابی اینترنتی با مردی آشنا می شود که پس از دیدار حضوری با وی، متوجه عدم شباهت وی با عکسی که در اینترنت از وی دیده بود و فریب بزرگی که از این جریان خورده بود می شود. اما مرد ناشناس، دست بردار نیست و بعد از اینکه مورد بی محلی بی تا قرار می گیرد، او را تهدید به اسید پاشی می کند. وحشت حاصل از این تهدید، به خانواده ی دختر نیز سرایت می کند. و از اینجا ماجرای گریز پنهانی بی تا و مادرش تارا که از پدر بی تا نیز جدا شده و با بی تا تنهایی زندگی می کند، آغاز می شود. اما این گریزهای پنهانی، سر آغاز ماجراهای دیگری در روابط خانوادگی آنها، به ویژه میان تارا و مادرش لیلا و خاله و شوهر خاله اش می شود. بيتا بهتزده و از رمق رفته گفت :بزنم تو چه كار ميكني؟ ـ فرار ميكنم. تو همين را ميخواهي، نه؟ برق شرربار نگاهش بيتا را در جا خشك كرد. با صدايي شكسته گفت: ـ پس تا فرياد نزدهام و آبرويت را نبردهام برو. ـ من دوستت دارم. با من اين جوري رفتار نكن! بد ميبينيها! ـ من... من از تو متنفرم. برو گمشو ديوانه احمق!...