کتاب کافه کوانتین نوشته مائیو بنچی
داستاني ديگر از نويسنده موفق ایرلندی آثار مائيو بنچي به قدري صميمي خودماني و لذت بخش هستند كه هر خواننده اي براي خواندن آن ها اشتياق مقاومت ناپذيري در خود احساس مي كند. ...با همان انديشه هاي كاسبكارانه ي معمول به اولين جلسه ي معارفه رفت. جوان خوش سيمايي از خانواده اي متمول. اما چهل دقيقه طول كشيد تا بفهمد كه طرف قمارباز قهاري است. سعي كرد او را بازي دهد و موضوع را از علت اصلي ديدار كه احتمال ازدواج بود، منحرف كند و بحث را به بازار بورس، مسابقات اسب دواني و شكار بكشاند. بعد وقتي داشتند قهوه مي خوردند، نگاهي به ساعت خود انداخت و گفت كه بايد زود به خانه برود. رز خوشحال شد كه او را ديده و اميدوار است بعداً باز هم همديگر را ملاقات كنند. بي آن كه نشاني اش را بدهد يا شماره ي تلفني رد و بدل كنند، رفت. خوشحال بود كه خوب از پس ماجرا برآمده اما از تلف شدن شبي آزرده بود.