کتاب روزی همچون روزهای دیگر اثر گابریل گارسیا مارکز
این داستان ، مشتمل است بر هشت داستان كوتاه زیبا از "گابریل گارسیا ماركز "با این عناوین" : در این شهر هیچ دزدی نیست"!، "گل سرخهای مصنوعی"، "خواب بعد از ظهر روز سه شنبه"، "بعد از ظهری شگفتانگیز برای بالتازار"، "بیوه مونتیل"، "روزی از پس شنبه"، "روزی همچون روزهای دیگر "و "سوگی بر مرگ یك زن ." داستان "روزی همچون روزهای دیگر"، ماجرای دندان پزشكی است كه به دندان درد شهردار اهمیت نمیدهد .اما روزی در پی تهدید شهردار، او را به مطب فرا میخواند و هنگام كشیدن دندان به او میگوید" : حالا داری تقاص بیست نفر از مردههای ما را پس میدهی !شهردار صدای شكستن استخوانی را در فك پایینی خویش احساس نمود .گریه به صورت ناخودآگاه از چشمان شهردار، به گونههایش میریخت