کتاب کتابشناسی نقد کتاب نوشته مهیندخت معاضد
كتاب مطالبي است درباره نقد كتاب از نويسندگاني همچون منوچهر آتشي -فريدون آدميت - احمد آرام - مهدي آذر يزدي و غيره بايد به هر كتاب از دو جنبه كلي نگاه كرد: الف) از نظر صورت؛ ب) از نظر محتوا. البته در اين تقسيم نميتوان خط قاطعي بين مسائل محتوايي و صوري كشيد. فيالمثل نثر يك اثر غيرادبي آيا از مقوله صورت است يا محتوا؟ لذا اين تقسيمبندي استعجالي و براي تسهيل بيان مطلب است. الف) ارزيابي و انتقاد صوري: 1) ارزيابي صوري كتاب از قبل از باي بسمالله آغاز و به بعد از تاي تمت ختم ميگردد. منظور از قبل از باي بسمالله اين است كه منتقد بايد به بررسي صحت صفحه عنوان ��"و تطبيقش با عنوان روي جلد و صفحات پيش از متن، از جمله صفحه حقوق بپردازد. و اگر مؤلف (يا مترجم يا مصحح) يا همكارش- يعني ناشر- از استانداردهاي رايج عدول كردهاند، آن را يادآور شود و يا اگر به روي آنها نميآورد از آن به ساير بيدقتيهاي متن رهنمون گردد. كتابهاي فاقد صفحه عنوان به كلي بيسابقه نيست، به ويژه هنگامي كه يك كتاب چاپ سنگي، به شيوه افست تجديد چاپ ميشود، گاه ديده شده كه صفحه عنوان عادي براي آن نميگذارند. بعد از صفحه عنوان نوبت به صفحه پشت آن يعني صفحه حقوق ميرسد كه بسياري از كتابهاي چاپ ايران، هنوز از اين نظر كامل نيستند. يعني فيالمثل در يك اثر ترجمه شده اگر نام كامل مؤلف را ميآورند (كه بايد به خط لاتين هم بياورند) عنوان اصلي اثر را به همان زبان اصلي ياد نميكنند. يا فيالمثل نمينويسند كه يك اثر چاپ چندم است. يا ��"و اين رايجترين نقص بسياري كتابهاست- تاريخ چاپ اثر را ذكر نميكنند و نظاير آن. 2)سپس نوبت به فهرست مندرجات ميرسد. نداشتن فهرست مندرجات (آنجا كه لازم است، نه فيالمثل در يك رمان) يك عيب اساسي است و منتقد بايد اين خطا را بگيرد و بگويد.