کتاب ایستادن در آن سوی مرگ اثر مهدی فدایی مهربانی
جواب هاي كربن به هايدگر از منظر فلسفه شيعي «... پرسشى كه در ارتباط به سرانجام قسمت دوم هستى و زمان است، يعنى قسمتى كه بدون آن، باب نخست آغازى ناتمام است. با انتشار اين قسمت بىشک بناى هستىشناختى فراتاريخيت تكميل و تحكيم مىشود. بايد بگويم كه در ژوئيه 1936 در شهر فرايبورگ، به چشم خود دستنوشته اين قسمت دوم را روى ميز هايدگر ديدم كه در پوشهاى بزرگ قرار داشت و خود هايدگر با خنده آن را در دستان من گذاشت تا سبک و سنگينش كنم; و بايد اعتراف كنم كه پوشه سنگين بود. اكنون اين دستخط كجاست؟ جوابهاى متضادى شنيدهايم و من هم جوابى ندارم.» هانري كربن، فيلسوف معاصر فرانسوي، از جمله چهره هاي معروف و تاثيرگذار بر فلسفه معاصر ايران است. او طي حضورش پيش از انقلاب، در ايران و مراوده با چهره هاي فرهيخته يي چون علامه طباطبايي، داريوش شايگان، سيدحسين نصر، مهدي محقق و... انديشه فلسفي خود را در باب فلسفه اسلامي به ظهور رساند. روش فلسفه شيعي به لحاظ متدولوژيك، روشي باطني است. البته اين به اين معني نيست كه اين فلسفه به باطني گرايي مي غلتد بلكه به اين معني است كه در اصول عقلاني خود به ظاهر اكتفا نمي كند. معنايي كه از واژه «حكمت الهي» افاده مي شود، به درستي رساننده مقصود ما است. در حكمت الهي معنا در باطن و در پس حجاب ها قرار دارد نه در سطح. به معناي ديگر فيلسوف با نوعي كشف المحجوب و پديدارشناسي است كه به معنا و حقيقت دست مي يازد. آنچه «پاسخ هاي كربن به هايدگر از منظر فلسفه شيعي» مي ناميم، پاسخ هايي است كه كربن براي گذار از فلسفه هايدگر (1989- 1876) عرضه داشته است. اگرچه كربن به نوعي تا پايان عمر خويش به فلسفه هايدگر وفادار ماند، اما مي توان گفت اين وفاداري فقط در مورد روش شناسي هايدگر بود كه قرابت زيادي با سنت فلسفي در ايران داشت. بايد توجه داشت كه كربن در اغلب موارد نقدهايي جدي به فلسفه هايدگر داشت و اساسا فلسفه شيعي را پاسخي به بن بست هاي هايدگر مي دانست.