کتاب حافظه و یادزدودگی اثر محمدرضا افضل نیا
قسمت عمده�" مطالبی که درمورد �" حافظه�" ناآشکار میدانیم از بررسی مبتلایان به یادزدودگی بهدست آمده است. یادزدودگی، از دست دادن بخشی از حافظه است و میتواند علل گوناگونی داشته باشد، از قبیل آسیبهای مغزی ناشی از تصادف، سکته، التهاب مغزی، الکلیسم، ضربه�" مغزی تشنجزا، و عمل جراحی (مانند بریدن و برداشتن هیپوکامپ برای کاهش شدت صرع). اما علت هرچه باشد، مهمترین نشانه�" یادزدودگی، ناتوانی شدید در یادآوری رویدادهای روزمره و درنتیجه ناتوانی در کسب اطلاعات جدید است. به این پدیده، 'یادزدودگی پیشگستر' (anterograde) گفته میشود و میتواند بسیار فراگیر باشد. بیماری با نام مستعار NA که بررسیهای فراوان درباره�" او صورت گرفته، قادر بهشرکت در گفتگوهای عادی نبود، زیرا با کوچکترین عامل حواسپرتی، رشته�" افکارش از هم گسیخته میشد. بیماری دیگر با نام مستعار HM که بیش از تمام مبتلایان به یادزدودگی درباره او بررسی شده مجلهای را بارها و بارها میخواند، و پزشکانی که دهها سال بود او را معالجه میکردند، هربار میبایستی از نو به او معرفی میشدند. از نشانههای ثانوی یادزدودگی، ناتوانی بیمار در بهیاد آوردن رویدادهائی است که پیش از آسیب یا بیماری رخ داده است. مقدار این یادزدودگی پسگستر (retrograde) از بیماری به بیمار دیگر فرق میکند. بهجز فراموشیهای پیشگستر و پسگستر، افراد مبتلا به یادزدودگی از سایر جهات نسبتاً بهنجار بهنظر میرسند: از واژگانی در حد بهنجار برخوردار هستند، دانشی در حد معمول درباره�" جهان دارند (حداقل در مورد دوره�" پیش از یادزدودگی)، و بهطور کلی کاهشی در میزان هوش آنان دیده نمیشود.