کتاب داستان فلسفه اثر برایان مگی ترجمه مانی صالحی علامه
تمام آدم ها طبيعتا دلشان مي خواهند بدانند ... پرستش موهومات و خرافات همه دنيا را به آتش مي كشد ؛ فلسفه شعله هاي اين آتش را فرو مي نشاند . سر گذشت مصور 2500 سال فلسفه غرب ، از يونان باستان تا عصر حاضر "داستان فلسفه" نوشته "برايان مگي"با تصاویر زیبا و نوشته های کوتاه می تواند شما را به جهان فلسفه امروز مهمان کند بطوریکه حتی با ورق زدن کتاب و صرفا خواندن مستطیل های رنگی کتاب کلی مطلب دستگیر خواننده خواهد شد و البته شما کلی حرف برای گفتن آن هم با تامل در اندیشه های فلاسفه خواهید داشت. برايان مگى در کتاب "داستان فلسفه" كه شرح افكار و آثار همهي فيلسوفان برجسته و مهم، از افلاتون تا پوپر و از سنت آگوستين مسيحى متعصب تا جان لاك آزادانديش و نيچه را در بر مىگيرد، دنيايى از افكار و مفاهيم فلسفى را به روي خوانندگانش مىگشايد كه دعوتی به اندیشه و تفکر و خردورزی است. بيانى ساده و قابل فهم، همراه با تصاويرى بسيار گويا و زیبا و نكات و اشاراتى عميق و تأثيرگذار در کتابی با قطعی خوشدست، مطالعهي داستان فلسفه برايان مگى را، بهعنوان راهنمایی براى ورود به دنياى جذاب و شگفتانگيز فلسفه، دلپذیر و دوست داشتنی ساخته است. مگی نوید میدهد که چشمانداز آينده فلسفه روشن و رو به پيشرفت است. چرا که اکنون فنون و راهكارهاي تجزيه و تحليل فلسفي طوري گسترش مييابد که حوزه بسيار وسيع و فزايندهاي از موضوعات اصلي و مهم را در بر گيرد. مهمترين و ضروريترين مسائل مورد بحث، در ارتباط با امور اجتماعي و سياست عمومي خواهد بود اما مسائل ديگري با موضوعات بسيار متنوع، از موسيقي و هنر گرفته تا روابط جنسي را هم شامل خواهد شد، تا جايي كه بسياري از فيلسوفان در گذشته حتي تصورش را هم نميكردند. به نظر مگی توجه و اقبال مردم به فلسفه باز هم بيشتر می شود و مردم ارزش خيلي بيشتري برايش قائل خواهند شد. بطوری كه از مشاوران اخلاق كسبو كار دعوت ميشود تا در جلسات هيئت مديره شركتها و مؤسسات تجاري حضور داشته باشند و نيز دولتها از فيلسوفان دعوت ميكنند تا بر امر قانونگذاري نظارت كنند و قوانين را مورد رسيدگي و بررسي قرار دهند. اين گونه فعاليتها احتمالاً گسترش مييابد. اما فلسفه از جنبهاي مانند موسيقي است كه بهرغم كاربردهاي زيادي كه دارد، قدر و ارزش اصلي آن نه در هيچكدام از اين كاربردها، بلكه در وجود خودش و همان چيزي كه بهخودي خود هست، نهفته است. شايد اينطور باشد كه ما از ميان حد و مرزهاي محدوديتهاي بشريمان هرگز نتوانيم پاسخ برخي از بنيادينترين پرسشهايمان را بيابيم. اما همان طور كه تلاش كردهام در اين كتاب نشان دهم، ميتوانيم به چنان پيشرفتهاي ارزشمندي در ادراك و شناختمان از وضعيت بشري دست يابيم كه حتي اگر هرگز نتوانيم به هيچكدام از آن اهداف نهايي موردنظرمان برسيم، باز هم بهخوبي متوجه ميشويم كه اين سير و سفر چنان تجربه بارور و ثمربخشي بوده كه فقط انجام دادن آن بهخودي خود ارزشمند به شمار ميرود. شايد هيچ پاسخ نهايي در كار نباشد اما بسياري چيزهاي جالب و شگفتآور براي آموختن هست. از قول نیوتن در این کتاب آمده است: «اگر من توانسته ام دور دستها ببینم، برای این است که بر شانه غولها ایستاده ام.» ما هم با خواندن این کتاب بر شانه برایان مگی تا دور دستهای سپهر فلسفه و اختران تابناک آن را خواهیم دید و لذت دانستن را تجربه خواهیم کرد.