راه و رسم زندگی و نیایش

کتاب راه و رسم زندگی و نیایش نوشته الکسیس کارل

مضمون كتاب درباره بهبود وضع رواني و بدني انسان متمدن است دكتر كارل يكي از چهره‏هاي درخشان معاصر جهان طب است و كارهاي‏ تحقيقي‏اش بخصوص در كشت نسج،او را بصورت شخصيت ممتازي در آورده و جايزه«نوبل»را نصيب وي كرده است تصور ميكنم عالم نماهاي پرمدعا بخود جرئت ندهند او را نيز مردي خرافي‏ و صاحب عقائد قرون وسطائي بخوانند. دكتر كارل درعين‏حال كه فيزيولوژيست،جراح و محقق خوبي بود نويسنده عاليقدري‏ نيز بشمار ميآمد برخي از كتابهائي كه او نگاشته از جمله«انسان موجود ناشناخته»و«راه و رسم زندگي» كه به فارسي ترجمه شده است. نويسنده مشي فعلي تمدن جديد غرب را زير سئوال مي برد و آن را بخصوص بدليل فقدان معنويت و اخلاق مورد انتقاد قرار ميدهد كه اين وجه انتقاد باعتقاد ما مسلمانها اساسي و درست است باعتقاد نويسنده راه و رسم زندگي كه بوسيله چهره هاي متفكر قرن 18 و 19 براي جهان متمدن غرب ترسمي شده بسيار براي غرب زيانمند بوده واين زيان را غرب فعلي بخوبي احساس مي كند . اگر بناست كه تمدن جديد بحيات خود ادامه دهد و به سرنوشت شكست و تلاشي امپراطوري رم گرفتار نگردد بايد در سير حركت خود تجديد نظر اساسي كند والا نابود خواهد شد تمدن غرب از جهت كشف قانونمنديهاي حاكم بر طبيعت و استخدام اين قوانين بسيار موفق بوده است لكن تمدن جديد تمام راه و رسم زندگي گذشته را بهم ريخته است و رسمي كه بر اساس مذهب و اعتقاد به خداوند پايه نهاده شده بود. غرور تمدن جديد آن بناي چند قرن را از هم پاشاند و راه و رسم جديد كه بر اساس علم و تجربه و نفي معنويت . اخلاق مذهبي و عرفان شكل گرفته تبعات و تنش ها و بازتاب هايي طي اين دو قرن اخير داشت كه براي غرب بسيار زيانمند مي باشد نمونه هايي از زيانهاي آموزش و اخلاق جديد و منش ها و غيره از جوامع غرب را بازگو مي كند كه دورنماي تمدن را مبهم و تاريك ساخته است . باعتقاد نويسنده علم بدون مذهب و بازگشت به فطرت و طبيعت سالم انساني نه تنها سودمند نيست بلكه زيانمند است اگر چه تبعات زيان آن بزودي آشكار نگردد در انتهاي كتاب مقاله اي از نويسنده ترجمه شده تحت عنوان نيايش كه نويسنده سعي دارد آثار و اثرات مفيد نيايش خداوند و بازتابهاي روحي و حتي جسمي آن رابه انسان بازگو كند باعتقاد نويسنده نيايش يك تفنن نيست بلكه يك نياز وجودي است مانند خوراك و پوشاك كه انسان بدون نيايش نمي تواند زندگي كند باعتقاد نويسنده غرب مذهب را نفي كرده و از طرد و نفي آن زيانهاي سختي را متحمل شده جبران اين خسارت نيز راهي جز بازگشت بمذهب و عرفان و معنويت نيست .