کتاب مسائل روان شناسی جمعی نوشته ژرژ گوریچ
روانشناسي اجتماعي از دهه 1880 به بعد آغاز به كاركرد در سال 1897 با تحقيق آزمايشگاهي نورمن تريپلت به صورت مطالعه علمي درآمد. وي با ركودگيري دوچرخه سواري متوجه شد كه دوچرخه سواران در حالت انفرادي زمان بيشتري براي رسيدن به مقصد صرف ميكنند تا زماني كه در حال رقابت با جمع باشند. وي معتقد بود جمع برونداد را بالا ميبرد و كار را آسانتر ميكند. در دوره 1880 تا 1935 روانشناسي اجتماعي با رواج مطالعات آزمايشگاهي و تجربي شكل ميگيرد. در اين دوره ديدگاه كورت لوين مطرح است. 1946 تا 1960 دوران كلاسيك روانشناسي اجتماعي است كه در اين دوره با افزايش بودجههاي تحقيقاتي روانشناسان اجتماعي روي موضوعات متعددي كار كردند. دوران 1961 تا 1975 بحران روانشناسي اجتماعي بود. زيرا در اين دوره بحث بر سر آن بود كه محيط آزمايشگاهي كه در آن تحقيق انجام ميشود تفاوت خيلي زيادي با محيط طبيعي جامعهدارد و لذا نتايج ايجاد شده كاربردي در زندگي اجتماعي ندارد. مشكل ديگر آن كه به دليل تفاوت فرهنگي مثلاً نميتوان نتايج بدست آمده در آمريكا را به آفريقا هم نسبت داد. از سال 1976 تا زمان حاضر را عصر كثرتگرايي در روانشناسي اجتماعي ميگويند. زيرا از روشها و نظريات مختلف استفاده ميشوند و همچنين اصول اخلاقي خاصي در تحقيقات آزمايشگاهي مد نظر قرار ميگيرد. در اين دوره روانشناسي اجتماعي از روشهاي پيمايشي، تاريخي و اسنادي در مطالعات خود بهره ميبرد.