کتاب نور آنسوی نوشته ریموند مودی
تحقيق در تجربه هاي نزديك مرگ افلاطون: هدف من از پرداختن به فلسفه ، فراموش نكردن آن تصوير اوليه از نور خالص و قدرتمند است. پم نيجر يك آمريكايي و يك موسيقي دان در آتلانتاي جرجياست. بعد از چند سالي كه سردرد هاي شديدي داشت ، بيماري او را تومور مغزي تشخيص دادند. در عمل جراحي بدن او را سرد كردند تا حدي كه تپش قلبش متوقف شد و خون درون سر و بدنش را خارج كردند. در واقع او را كشتند تا تومور را خارج كنند. پم نيجر(تجربه كننده ي مرگ تقريبي): يه صدايي شنيدم. يه صدايي كه مثل نت ري بود. كه شروع شد و بعد از نظر ميزان گام پايين اومد. و بعد از بالاي سرم بيرون اومدم. يادم مياد يه گوشه ي اتاق و نزديك سقف بودم. داشتم به جسمم كه روي تخت دراز كشيده نگاه ميكردم. جراحا رو ديدم. هيچ نگراني تعجب يا احساس خاصي نداشتم. با اين كه از بالا نگاه كردن به جسمم خيلي عجيب بود ولي كاملا برام طبيعي بود. و بعد متوجه وجودي شدم و بعد ديدم كه دارم به طرف بالا كشيده ميشم. من در يك تونل بودم و بالا ميرفتم. در انتهاي اون يك نور بسيار درخشنده و زيبا بود. هرگز در زندگيم چنين نوري رو نديده بودم. بسيار زنده و تپنده بود. گرما و آسايش حقيقي. و حقيقتاً عاشقانه بود.