کتاب یک روز را ۳۶۵ بار تکرار نکنیم اثر مسعود لعلی
کتاب دو جلدي در جهان دو نوع انسان زندگي مي كنند : آنهايي كه مي خواهند كاري انجام بدهند و آنهايي كه نمي خواهند اشتباه كنند. هنگامي كه خداوند بخواهد به كسي درس بدهد او را به مدرسه اشراف زاده ها و نجبا نمي فرستد بلكه در مدرسه ضرورت و احتياج ها به تحصيل مي گمارد. بزرگترين رهبران از قلب بحران ها پديدار مي شوند. يك بار تابلويي در يك شركت كوچك تجاري ديدم كه روي آن نوشته شده بود : ۵۷ قانون موفقيت : ۱.كالاها را تحويل بدهيد. ۲.قانون ديگر اهميتي ندارند. سرگردان در شهر است با اينكه قرار ملاقاتي دارد، دير از خواب بيدار مي شود و وقتي هتل را ترك مي كند ، مي فهمد كه پليس اتومبيلش را با جرثقيل برده دير به قرارش مي رسد. ناهار بيش از اندازه طول مي كشد و به مبلغ جريمه اش مي انديشد پول زيادي است. ناگهان به ياد اسكناسي مي افتد كه ديروز در خيابان پيدا كرده بود. بين آن اسكناس و حوادثي كه در آن روز صبح بر سرش آمده ، رابطه غريبي مي بيند ، با خود مي گويد : شايد اين پول را از سر راه كسي برداشته ام كه واقعا" به آن نياز داشته. احساس مي كند بايد از شر اين اسكناس راحت شود و در همان لحظه چشمش به گدايي مي افتد كه در پياده رو نشسته است.