کتاب یک سال زندگی آگاهانه اثر گی هندریکس ترجمه فرناز فرود
هر روز يك تفکر الهام بخش براي آفرینش زندگی پرشور و با معنا خواندن این کتاب جالب می شود به رشد آگاهی شما شکل و نظم دهد؛ بی آن که دشواری یک مطلب خشک آموزشی را داشته باشد. برای کسانی که عادت به مطالعۀ مداوم و پیگیرانه ندارند، این نوشتۀ روزشمار، تمرینی مناسب و مؤثر برای ایجاد چنین عادت مفیدی خواهد بود. همچنین تمرینات روزانۀ کتاب، برای گروهی که نیاز به تکرار و تأکید به منظور یادگیری مطالب دارند، مفید است. از سوی دیگر، آدمهایی که شور و شوق آنها نسبت به زندگی کاهش یافته است، به خوبی از اشتیاق جاری در این نگاشته بهره خواهند برد. علاقمندان به فلسفه نیز با مطالعۀ این مطالب، هنر آموزش فلسفه به زبان ساده را یاد میگیرند. امتیاز دیگر این روزشمار، آن است که میتواند در دست سنین گوناگون جوان، میانسال و سالمند قرار گیرد و برای همۀ آنها گیرا و سودمند باشد. این کتاب در سازمانها و محیطهای کاری، بر سر هر میزی جایگاه ویژۀ خود را خواهد یافت و تأتیرگذار خواهد بود. راهنمایان و مربیان تعلیم و تربیت میتوانند از این نگاشته در جهت آموزشدهی ساده و مؤثر استفاده کنند. از نگاهی دیگر، «یک سال زندگی آگاهانه» در آستانۀ سال نو هدیهای درخور و شایسته برای کسانیست که میدانند ارزشمندترین هدیه کتاب است. کتاب «یک سال زندگی آگاهانه: هر روز یک فکر الهامبخش برای آفرینش زندگی پرشور و بامعنا» با عنوان اصلی،”A Year of Living Consciously: 365 Daily Inspirations for Creating a Life of Passion and Purpose” قسمتهای پیشگفتار، گزینگویهها، تمرینات و عبارات تأکیدی و مطالبی مجزا را برای هر یک از سیصد و شصت و پنج روز سال، طی چهار فصل بهار، تابستان، پاییز و زمستان در بر میگیرد. هندریکس در پیشگفتار کتاب به شرح انگیزۀ شکلگیری این نگاشته میپردازد؛ درخواست سادۀ خانمی از حاضرین در یکی از سخنرانیهای او! به این ترتیب، نگارنده نیاز به یک راهنمای روزانه را برای تمرین زندگی آگاهانه درک میکند و برای برآوردن این ضرورت، سه سال وقت میگذارد. در این گردآوری، او نگاه جوانتر و کارآزمودۀ یک نویسنده و روانکاو را نیز به یاری میگیرد که با داشتن سه فرزند خردسال، تجاربی دیگرگون از زندگی دارد. در ضمن، با مراجعه به اندیشههای ادیبان و فیلسوفان و درآمیزی آنها با تجارب معمولی زندگی، ترکیبی پدید میآورد که بکر و همهفهم است و در عین سادگی، مفاهیمی ژرف و ناب را طرح میکند. از ویژگیهای بارز و چشمگیر این کتاب، تقویمگونه بودن آن است که قالبی نوآورانه به آن میبخشد و به همین دلیل، برخلاف بیشتر کتب، نیازی به فهرست ندارد. در واقع، شمارش روزها و ماههای سال، همان فهرست راهنما برای خواننده به شمار میآید تا به آسانی به مطالب دسترسی یابد. گی هندریکس، چرخۀ فصول را به کار میگیرد تا در یک دور گردش این سیارۀ خاکی، گردش آگاهی را در زندگی روزانه به ما نشان دهد. البته این نشانهگذاری با فصلها و همگامی با آنها، اجباری برای خواننده به وجود نمیآورد تا حتماً از آغاز سال نو و به شکل مرتب به خواندن موضوعات بپردازد، زیرا آغاز سال زندگی آگاهانه برای هر کس میتواند کاملاً انتخابی، ویژه و اختصاصی باشد. هندریکس با انتخاب گزینگویههایی متناسب و شیوا از فلسفۀ زندگی پرده برمیدارد و با آوردن داستانها و ماجراهایی معمولی از همین مردمان دور و بر، آشکار میسازد که آگاهی در این نزدیکیها و درون ما جاریست و جایی در دوردستها نیست. او از یک رستوران رفتن معمولی خود و همسرش سخن میگوید و درسی را که از این تجربه گرفته است، با ما سهیم میشود. همچنین ماجرای ترس کودکی خردسال را شرح میدهد تا تجربهای را که مادر آن کودک از این رویداد به دست آورده است، با همگان در میان بگذارد. تمرینی که در پی هر روزشمار میآید، چکیدۀ خرد نهفته در حکایاتی را در اختیار ما قرار میدهد که میتواند اندیشه یا عبارت تأکیدی روز باشد. قلم نگارنده، روان و رسا و دور از گزافهگویی و فخرفروشی ادیبانه است. او با این شیوه به ما میآموزد که آگاهانه زیستن، همچون سرشت پویای طبیعت، مارپیچی و گسترنده است و به هیچ رو با الفاظ پیچیده، سنگین و دور از ذهن به دست نمیآید. از سوی دیگر، همپایی نویسنده با چرخش فصول، نمایانگر این نکته است که زندگی سر بازایستادن ندارد و اگر با آن همراه نشویم، از بهرهمندی از هر لحظه بازمیمانیم. از گلریز بهار تا یخبندان زمستان، مجموعهای یکپارچه و جداییناپذیر است که در دل آن رمز سادۀ آگاهی جای دارد؛ پذیرش هرلحظۀ زندگی با شور و شوقی که از جان، مایه میگیرد. در پیشگفتار کتاب از سنگ بناهای آگاهانه زیستن سخن به میان میآید. از دیدگاه نویسنده، عناصری همچون راستی، اهمیت حس و مشاهده کردن، هدفیابی، مسؤولیتپذیری، کنترل نکردن، پذیرش عمیق واقعیت، جا به جایی سریع آگاهی، خدمتگزاری، متعهد بودن و سپاسگزاری، شالودههای اساسی زندگی آگاهانه هستند. در اینجا گی هندریکس از ارادت و توجه خاصی که به اپیکتتوس، فیلسوف برجسته دارد، سخن میگوید و ما را نیز به مطالعۀ دقیق آثار او فرامیخواند. در جایجای کتاب نیز بارها به زندگی و سخنان این فیلسوف نامی اشاره میشود. آنچه در سراسر متن به چشم میآید، بری بودن نگارنده از تعصب روی نگرش، آیین یا سنتی خاص است که همین ویژگی، بر میزان پذیرش و دریافت خواننده میافزاید. هندریکس به ما اطمینان میدهد که سردرگمیهایی که اغلب دچارش هستیم و ابهاماتی که پیوسته در ذهنمان میچرخند و علامت سؤال بزرگی ایجاد میکنند، از ازل با انسان همراه بوده و خواهند بود. این «من کیستم» به ظاهر آزارنده، همواره پرسش مهم بشر بوده و هست و همچنین انگیزهای که او را به سوی جویندگی و تکاپو میراند و از ایستایی و بدون هدف پرسه زدن بازمیدارد. گی هندریکس سپس در یکمین روز از گاهنمای خود، اهمیت نخستین گام را شرح میدهد که عامل تعهد در آن بسیار ضروریست. او به گونه ای نامتعارف با تعهد سپردن ما به شادی و سرزندگی آغاز میکند. نگارنده در گزینگویههای منتخب خود نیز به ظاهر همانند حکایاتی که میآورد، هیچ آداب و ترتیبی نمیجوید و در پی اظهار فضل و خودنمایی نیست. این گزینهها از سخنان فلاسفه تا ضربالمثلهای ملل گوناگون و همچنین گفتههای آدمهای ناشناس تا ادبای سرشناس و حتی کودکان خردسال را در بر میگیرند. این دستچین کردن، نشانگر آن است که هندریکس به مغز کلام و محتوای آن توجه دارد، نه اعتبار و شهرت گوینده و از دیگر سو، به دنبال معتبرنمایی خود از این طریق نیست. در مطالب این کتاب، تکیۀ فراوانی بر روابط آدمها میشود تا تأکیدی باشد که شاهراه آگاهی از بطن تپندۀ زندگی و در بر هم کنش با نزدیکان، وابستگان، همکاران و همۀ کسانی میگذرد که در ارتباط با آنهاست که معنا مییابیم و به شناخت خودمان میرسیم. هندریکس جنبههای گوناگون آدمی را به خوبی میشناسد و به ما میآموزد که بدون دیدن و پذیرفتن همهگونگی خود و دیگران نمیتوانیم به شادمانی و سرزندگی دست یابیم و از جوهریا ذات خودمان دور میمانیم. او در لا به لای داستانهایی که بازگو میکند، به شرح فراز و فرودهایی از زندگی خود میپردازد و در این سطور است که خواننده شمیم خوش راستی و همدلی صمیمانه را میبوید و تشویق میشود تا سرمشق بگیرد و به همین آسانی، از بخشهای مدفونشدۀ زندگی خود پرده برگیرد. میتوان نوشتههای این کتاب را آشی در هم جوش دید که در آن از هر چه سخن به میان آمده است، چرا که سرشت زندگی، طبیعت و همۀ هستی، عصارهایست از هر آنچه هست. اهمیت دارد که ما با آگاهانه زیستن، چه مزهای به این ترکیب کیهانی میافزاییم و با چه لذتی آن را میچشیم و میبلعیم....