دیوبندان نوشته محمد چرمشیر
توضیحات
کتاب دیوبندان اثر محمد چرمشیر
و دو نمايشنامه ديگر ...پدر , به این اندیشیدم که . اسبی در آتش میسوخت. ترسیدم. روی بهسوی دیگر کردم. باز اسبی دیدم که در آتش میسوخت. هولزده روی بهسوی دیگر کردم. باز آن اسب دیدم که در آتش میسوخت. دلم از آنچه بود به درد آمد. چشم بر هم نهادم. به سمرقند بودم. به باغ سلطان سمرقند. من در آتشی فرو بودم که اسب در آن میسوخت. سرخپوش آنجا بود و مرد. تیغی به دستم بداد. گفت.
نظرات
برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.