کتاب شیخ عجب و تنبوری اثر مسعود ریاعی
يك داستان و يك فيلمنامه... خوشحال باشيد. نشاط را زنده كنيد. فقط راه همين است. خداوند اين چنين خواسته است. راههاي كور تكرار شده را با روزهاي بيتكرار عمرتان تجربه نكنيد. اين كاسه چه كنم را كه ابليس غم به دست شما داده است، به سنگي بكوبيد و بشكنيد. بگذاريد چشمههاي شادي و نشاط از درونتان بجوشد، فوران بزند و موجش به صورت اطرافيان بتابد... اصلاح امور از اينجا آغاز ميشود. به خدا آنچه كه امروز ميكشيد از هر دست كه باشد حاصل همين ماتم و مرده دلي است دروغ گفتند به شما كه شادي و نشاط غفلت است. گناه است. دروغ گفتند به شما كه غم هنر ميزايد روح را صيقل ميدهد آخرت را آباد ميكند... من به صراحت ميگويم كه حكم خدا نشاط و زندهدلي است. نقل از داستان آهاي اي خالق ؛ اولين و آخرين باخته خويش را جبران ميكنم. امروز براي تو كوك ميشوم. امروز براي تو مطربي ميكنم. با تنبورم فقط تو را صدا ميزنم... اي بهترين خريدار هنر... نقل از فيلمنامه