کتاب بهائیت چگونه پدید آمد اثر مدرسی چهاردهی
کارا کتاب بهائیت .بابی گری و انشعاب های این فرق جهل و خرافه پرستی را منفور می شناسد
خرافه و جهل بهائيت انشعابى از بابيگرى است و بابيت انشعابى از شيخيگرى است. در اوائل قرن نوزدهم شيخ احمد احسائى و سيد كاظم رشتى، (شخصيت و انديشههاى كاشف الغطاء كتاب (الايات البينات) مؤلف آيت الله العظمى كاشف الغطاء به كوشش دكتر احمد بهشتى، كانون نشر انديشه اسلامى) مدعى رابطه مستقيم با امام زمان (عج) شدند و خود را واسطه ميان مردم مسلمان و آن حضرت معرفى كردند. از همينجا راه و رسم شيخى پديد آمد و جمعى از افراد سادهلوح و گروهى از فرصتطلبها به آن گرايش پيدا كردند. شيخ ملاحسين بشرويه، پس از سيد كاظم رشتى، هبرى فرقه را به عهده مىگيرد و در سفرى به شيراز با سيد على محمد شيرازى (محمد باب) ملاقات نموده و مريد و سرسپرده او مىشود. محمد باب بعد از ادعاى بابيت امام زمان (عج)، ادعا مىكند كه خود امام زمان است و كار را تا ادعاى نبوت پيش مىبرد و بعد از محاكمه و زندان در تبريز اعدام مىشود. بعد از اعدام سيد باب عدهاى از فريبخوردگان و به تشويق و تحريك فرصتطلبان و توطئه استعمار، عدهاى به ميرزا يحيى نورى (صبح ازل) و عدهاى ديگر به ميرزا حسينعلى نورى (بهاءالله) گرويدند، بهاء خود را پيامبر ناميد و از همينجا فرقه بهايى پديد آمد. ميرزا حسينعلى نورى و ميرزا يحيى نورى دو فرزند ميرزا عباس بودند كه در شهر نور مازندران زندگى مىكرد. «بهاء» همراه با برادرش در تهران پرورش يافت و مقدمات علوم را آموخت. بهاء و برادرش در ابتدا متمايل به تصوف شدند و به مسلك درويشها درآمدند. سپس به باب گراييدند. اين دو برادر ضمن ملاقات با على محمد باب، تصميم گرفتند كه از طريق تلاش در راه بابيت به آب و نان و مقامى برسند، لذا بهاء و صبح ازل در تهران كار تبليغات بابيت را آغاز مىكنند آنگاه به مازندران و جاهاى ديگر رفتند و همه جا گرد و غبار و فتنه را برمىانگيختند و باب هم به هنگام مرگ وصيتنامهاى نوشت و صبح ازل را جانشين خود كرد و بهاء را به محافظت او گماشت.
عقايد بهاييت:
به چند مورد از عقايد این جاهلان و کافرین اشاره می ىشود.1- اين فرقه مىگويد، سيد على محمد باب امام زمان است كه ظهور كرده و با ظهور او اسلام پايان گرفته و اينك دين جديد ظهور كرده و مردم بايد همگى بهايى شوند،(1) 2- پنهان كردن دينشان را ضرورى مىدانند به اصطلاح قائل به تقيه هستند. 3- روزه نوزده روز است قبل از عيد شروع و به عيد نوروز ختم مىشود. 4- نماز جماعت باطل است مگر در نماز ميت. 5- قبله آنها مرقد بهاءالله است در عكا. 6- حج براى مردان واجب است و بر زنان واجب نيست، آن هم (حج) در خانهاى است كه بهاء در آن اقامت داشته، يا در خانهاى كه سيد على محمد باب در شيراز در آن سكنى داشته است به جا آورده مىشود.7- چند تا اعياد دارند: - عيد ولادت باب، اول محرم. - عيد ولايت بهاء، دوم محرم. - عيد اعلان دعوت باب، پنجم جمادى. - عيد نوروز، (المدخل الى دراسة الاديان والمذاهب، العميد عبدالرزاق محمد اسود، ج 3، صص 308- 311، انتشارات الدار العربية للموسوعات). 8- نماز پنج تكبير دارد و در دو وقت خوانده مىشود يكى هنگام تولد و يكى هم هنگام مرگ. و مطهرات پنج تا است: آب، هوا، آتش، خاك، بيان. همه چيز نجس است مگر آنچه آيه (الله اطهر) بر آن خوانده شود و عبادتگاهها طبق وصيت بهاء بايد از نه كناره و يك گنبد تشكيل بشود و اين عبادتگاهها در فرانكفورت در آلمان و سيدنى در استراليا و كامپالا در اوگاندا، ليميت در شيكاگو و پاناما سيتى در پاناما و دهلى نو در هندوستان است،
کارا کتاب مطابق مقررات نظام جمهوری اسلامی و وزرات ارشاد و فرهنگ اسلامی انجام وظیفه می نماید
فرقههاى بابيه و بهائيه:
بعد از اعدام سيد على محمد باب بابيت به سه فرقه تقسيم شد و بعد از مرگ بهاءالله نزاعى كه بين دو برادر عباس افندى و محمد على به وجود آمد دو فرقه ديگر اضافه شد، مجموعا پنج فرقه شدند.1- ازليه (به رهبرى ميرزا يحيى نورى، صبح ازل). 2- بهائيه (به رهبرى ميرزا حسين على، بهاءالله). 3- بابيه خالص (فقط رهبرى سيد على محمد را قبول دارند). 4- بابيه بهائيه عباسيه (رهبرى عبدالبهاء عباس افندى). 5- ناقضون (اتباع ميرزا محمد على برادر عبدالبهاء)، (المدخل الى دراسة الاديان والمذاهب، ج 3، ص 312، العميد عبدالرزاق محمد اسود).
كتابهاى بهائى ها عبارتند:
1- الاتقان. 2- اشراقات والبشارات والطرزات. 3- مجموعه الواح مباركه، كه وصايايى بهاء به پسران خود مىباشد. 4- كتاب شيخ. 5- الدرر البهية. 6- الحج البهية. 7- الفرائد. 8- فصل الخطاب. اين كتابها را به بهاء نسبت داده اند ولى در حقيقت او ننوشته است بلكه پيروان بهاء اينها را نوشته و به او نسبت داده اند، در كتاب شخصيت و انديشه هاى كاشف الغطاء نيز از سه كتاب ديگر اسم آورده است. 1- هفت وادى، 2- هيكل، 3- اقدس.
(1)) شخصيت و انديشههاى كاشف الغطاء كتاب) الايات البينات (به كوشش دكتر احمد بهشتى، ص 109، كانون نشر انديشه اسلامى ( (2)) شخصيت و انديشههاى كاشفالغطاء، ص 111 و 139، دكتر احمد بهشتى (. (3)) المدخل الى دراسة الاديان والمذاهب، ص 311 و 312).