دانلود کتاب سفرنامه خوزستان و مازندران اثر رضا شاه کبیر
اگرچه تجاوزاتی که اخیراً بر ضد امنیت و آسایش خلق شده بود بایستی به شدیدترین مجازات محول و مفوض می گشت لیکن چون بحرانهای مزبور غالباً فرع عدم شعور مرتكبین بوده و در این موقع که عموم مردم، اوضاع کنونی را با ترتیبات سابق مقایسه کرده و فهمیدند که دولت از کمترین خطایی صرفنظر نخواهد کرد و برای مجازات متجاوزین تا آخرین حدود مملکت تصمیم خواهد گرفت و در این موقعی که همه قویاً ادراک کردند وضعیات سابق واژگونه شده و امروز روز اطاعت و انقیاد است، من هم با توجهی که دولت همیشه نسبت به رعایا و اهالی مبذول داشته از گذشته ها صرفنظر می کنم و میل دارم همه بدون خوف و وحشت در آرامگاه خود زیست نمایند. در ضمن، شدیداً به همه تذکر میدهم که این حس رأفت و عطوفت و عفو و اغماض برای تقصیرات گذشته است و تصور نکنند که باز میتوانند از عواطف دولت استفاده نمایند.
صریحاً می گویم که از این به بعد از ابتدای خوزستان گرفته تا انتهای لرستان، هر کس در تحت هر عنوان قدمی بر ضد مصالح مملکتی بردارد بالاتردید تعقیب و دستگیر و با شدیدترین اقسام مجازات خواهد شد و از احدی صرفنظر نخواهم نمود چون روزگار شرارت و فضولی و تجاوز و جسارت سیری شده، لهذا مردم باید آزادانه به کار زراعت و فلاحت و کسب و کار خود پرداخته و در صدد ترقی تجارت باشند، که هم خود مستفیض شده و هم مملکت از وجود آنها استفاده نماید و آباد گردد.
در این موقع زاید نمیدانم عطف توجهی به جانب ساکنین لرستان کرده اعم از طوایفی که در حوالی در قول سکتی دارند و یا عشایر و قبایلی که در دوردست متوقف هستند و در ضمن نصیحت و اندرز به همه آنها عموماً خطاب میکنم که قشون دولت نه تنها آنها را رعایای این مملکت و جزو این مملکت دانسته و با هیچیک از آنها طرفیت ندارد بلکه باید چشم و گوش خود را باز کرده، بدانند و یفهمند و دقت کنند که مقصود من و تمام زحمتی که در این راه میکشم، و تمام مقاومتی که در انتظام لرستان به عمل می آورم صرفه آن عاید خود آنهاست و برای آن است که آنها بهره مند شده لذت امنیت و عدالت را چشیده و از این زندگی وحشیانه و این اسلوب زشت و نامطبوع خلاصی و رهایی پایند.
اگر لرها به این طرز و اسلوب بی موضوع خو گرفته و تفهمند که در چه مرحله زشتی امرار حیات می کنند، من با نهایت دلسوختگی مجبورم که آنها را از این سرگردانی همیشگی خلاص کنم و برادران خود را به طرف تمدن و انسانیت سوق دهم همین قدر که مختصر آسایش و سکونی برای آنها حاصل شد. آن وقت همه خواهند فهمید که من همیشه یا نظر پدرانه به آنها نگاه کرده و همه آنها را از خود و بسته خود دانسته ام دزدی و ولگردی و غارت و چپاول و بیابان ،پیمایی کار انسان نیست. لرستانیها عموماً از اول تا آخر باید رویه انسانها را پیش بگیرند باید بتدریج قراء و قصباتی از خود درست کرده یا کمال فراغت خاطر و آسایش خیال با عیالات خود به کار زندگی و تعالی و ترقی بپردازند.
این رویه حالیه همه آنها را نابود خواهد ساخت به همین لحاظ و از روی کمال دلسوزی مجبور از افتتاح راه خرم آباد به خوزستان شدم و تمام طوایف باید از موقعیت خود استفاده کرده در عوض سرگردانی در بیابانها، شروع به مراوده با خوزستان و بروجرد و اطراف نموده از راه تجارت و مراوده، قدر زندگانی را يفهمند چون این نظریه در وجود من تردید پذیر نخواهد بود و مجبور از حفاظت و امنیت هستم این نکته را نیز به ناچار خاطرنشان عموم مینمایم که همان طور که حس رافت دولت متوجه اهالی است همان طور هم از این به بعد اگر از کسی اقدام بیرویهای ناشی شود یا یک طایفه و عشیره ای در مقام تجاوز نسبت به هم برآیند، امر خواهم داد که آن طایفه را از صغیر و کبیر محو و نابود ساخته و همه را به سرای اعمال خود برسانند. از این به بعد گناه احدی عفو و اغماض نخواهد شد و این آخرین عضوی است که به متجاوزین خوزستان و اشرار لرستان داده میشود همه باید بدانند قشون به هر طرفی اعزام می شود. برای آسایش اهالی است.
اهالی باید به وجود قشون دلگرم باشند و یا کمال اطمینان در اماکن خویش بیارامند برای تکمیل توجه دولت به همه مردم و ساکنین این حدود آزادی و اختیار میدهم که حقوق حقه خویش را تشخیص داده قدر آن را بدانند و نگاهداری کنند و اگر تجاوزی از طرف هر کس شد به من اطلاع بدهند تا وسائل آسایش آنها به طوری که مقتضی حقانیت و عدالت است تهیه گردد.
برای خرید کتاب سفرنامه خوزستان و مازندران نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
نظر به اینکه موقع اقامت در دزفول به واسطه گرفتاری و اشتغالات مهمه مجال انتشار این بیانیه نشده این است که برای تذکر اهالی و عموم طوایف تلگرافاً از اهواز ابلاغ و اعلام می گردد.» رئيس الوزرا و فرمانده کل قوا ۲۳ قوس - نمره ۷۱۳۱ صبح زود به راه افتادیم در محاذات خرایه های شوش بارانی که پیش بینی کرده بودم شروع به باریدن کرد و یا کمال اشتیاقی که بار دیگر به دیدن آثار شوش داشتم مرا از پیاده ش ظهر در کلیه یکی از افراد که علی الظاهر مباشر خزعل بود ولی از ظلم و شقاوت او ناله و زاری داشت پیاده شدم.
با کمال میل گوسفندی قربانی کرد از پذیرایی صمیمانه ای که در خور حوصله و استطاعت خود نمود بسیار محظوظ شدم واقعاً از بذل مقدور مضایقه نکرد. در این حدود هیچ اثری از تمدن دیده نمیشود طرز زندگی اهالی به یهایم بیشتر شباهت دارد تا انسان محض اینکه انعامی به او داده باشم به رئیس کابینه امر کردم هفت تیری را که با خود دارد به او یدهد. بعد از صرف ناهار حرکت کردیم حوالی غروب به اهواز رسیدیم اسناد مهم شب ۲۴ قوس، دوسیه مهمی مشتمل بر چند سند مختلف از طرف یک نفر از علاقه مندان به وطن برای من فرستاده شد.
در حقیقت یا سوابقی که داشتم این استاد چیز تازه ای برا اطلاعات من نیفزود ولی صورت حیرت و تلخکامی و تأسف فوق العاده شده به قسمی که آن شب تا نزدیک صبح به خواب نرفتم را پرتهایی که در همین زمینه ها سابقاً میرسید مرا از نیات خارجیان و احوال عشایر داخلی كاملاً مستحضر می گردانید لیکن دیدن خطوط و امضاهایی که حقیقتاً و عمداً برای خرابی ایران و تزلزل افکندن به اساس قدرت مملکت و تجزية ایالات و برانگیختن عشایر آن بر کاغذ رسم شده، مرا مبهوت و بار دیگر ثابت کرد که شنیدن مانند دیدن نیست.» بهت من از این بود که یک ایل قدیمی و نجیبی مثل ،بختیاری که در مرکز ایران قرنهاست بساط تتعمش گسترده بود و حقیقتاً از نظر تاریخ و از لحاظ موقعیت جغرافیایی، ایرانی حقیقی باید تصورش کرد، با خارجیان قرارداد داشته از آنها پول و تفنگ میگرفته و برای درهم شکستن قوای ایران، مانند چرخی از چرخهای معدن نفت متحرک یا دا راده بوده است.
تأسفم از این بود که یک دولت معظم و تروتمند و متمدنی مثل انگلیس، با وجود محبت همیشگی ملت ایران و با وجود سیاست متین و موافق و ملایم دولت من مأموریتی به نقاط مهمه ایران فرستاده است که شب و روز کارشان طرح نقشه برانگیختن قبایل وارد کردن ،قشون، تاديه وجه تسلیم اسلحه به طوایف منع جریانهای اداری ،ایران ضعیف ساختن قوای دولتی و وارد کردن خسارت و تلفات به خزانه مملکت و به قشون مملکت است. این مأمورين في الحقيقة سياه و قدرت دولت خود راه مهره شطرنج و سرزمین ایران را صفحة شطرنج محسوب داشته و برای سرگرمی یا شهرت خود کودکانه در صدد پیش آوردن بازیهایی هستند که ابداً لزومی نداشته و بدون مبادرت به آنها هم همیشه اوضاع به این حال باقی می مانده، بلکه بهبودی و حسن جریان می یافته است.
عجب این است که در هر مورد نفت و حفظ معادن نفت را دستاویز کرده به آن بهانه مایل اند قشونی و پولی به اختیار خود درآورند در صورتیکه اگر یک سال مأمورین انگلیس از دسایس و تحریکات خودداری می نمودند و میگذاشتند بدون کشمکش و اتلاف قوا دولت ایران در خوزستان و لرستان ادارات خود را دائر کند و به جزئیات کارها مسلط شود و اشرار و قبایل را خلع سلاح نماید و قشونش در نقاط لازمه مستقر گردد معدن نفت از آفات موهومی و خطرات مصنوعی محفوظ می ماند. نمایندگان و انگلیس برای اینکه پولی به اختیارشان گذاشته شود که هر طور میل دارند بباشند و صرف کننده قشونی به ایران وارد کرده که قدرت آنها بی مانح و استبدادشان بی عایق باشد، على الاتصال به مراکز مهمه خود را پرتهایی ،داده و اوضاع را قابل ورود قشون و مستلزم صرف وجه و بذل اسلحه جلوه گر ساخته اند.
و برای اینکه به هوش و لیاقت آنها تحسین بگویند گره دست را به دندان می اندازند. اگر تلخکامی مانع نبود از خواندن این تلگراف رمز و این مراسلات مختلفه جای آن بود که مدتی بخندم این نمایندگان کار کرده و یا علم و اطلاع مثل اینکه در مملکت دشمن ایلچی هستند، و سرنوشت حیاتی مملکتشان به پیشرفت فلان ستون قشون یا تصرف فلان قلعه منوط است، بدواً اساسی موهوم طرح ریخته اند سپس روی آن بنیان قصر خیالی ساخته و در جزئیاتش بحثها کرده اند. در ابتدا این قضیه باطله راه مسلم گرفته اند که دولت ایران خیال دارد معادن نفت خود را خراب کند.
یا اگر دولت در این نواحی قوی باشد معدن نفت منافعی نخواهد داشت و دچار خساراتی خواهد شد، و شاید چیزهای دیگر که خدا و مغزهای بی عمق و بی رحم خود آن مامورین از آن آگاه است. بعد از طرح ریزی این اساس آن وقت در صدد برآمده اند که چگونه جلوگیری از این آفت و خسارت نمایند. گاهی بختیاری را مهمترین عامل جلوگیری از قشون ایران شمرده وقتی خزعل را مناسیترین مسحفظ معادن نفت ،خوانده و موقعی ورود قشون را به اهواز و مسجد سلیمان لازم دانسته اند.
تمام این زحمات و این را پرتها برای چه؟ برای اینکه دولت انگلیس مضطرب و نسبت به ایران عصبانی شود و عده ای را بگمارد که با دست عشایر و قبایل ایران شطخونی در این مملکت راه انداخته و جمعی بیگناه را در طوفان انقلابات مستاصل و نابود سازند. دولت انگلیس خرجی را متحمل شود و دن در آن مکان تاریخی مانع آمد. در این نواحی یا جزیی بارندگی رودخانه ها میجوشند و دشتها به دریای گل مبدل می گردند، به قمی که برای اتومبیل دیگر حرکت سریع امکان ندارد. مملکت ایران ضررهای جانی و مالی هنگفتی بنماید و در نتیجه خودشان در محافل سیاسی لندن و بغداد و کلکته یک ناپلئون کوچکی خوانده شوند، و به از پیش بردن نقشه های جنگی و سیاسی خود مباهات کنند؟
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا