ناتمامی
زهرا عبدی
عاشقانه اجتماعی

کتاب ناتمامی، برای هر حال و هوایی مناسب است. کتابی که هم کوتاه است و هم بلند. هم غمگینتان می کند و هم هیجان را به قلب و روحتان تزریق می کند.
نه آنقدر ساده است که حوصله ی خواننده را سر ببرد و نه آنقدر سنگین که برای خواندنش نیازمند زمان مناسبی باشید.
این کتاب به شما می آموزد چگونه شجاع باشید و چطور از پس خودتان، چه مرد و چه زن، به تنهایی، بر بیایید. به شما یادآوری می کند درون خودتان یک منِ دیگر دارید که باید به او اجازه ی هنرنمایی بدهید.
به شما نشان می دهد دانشجو شدن آخر خط و پایان مشکلات نوجوانی نیست و هر بخشی از زندگی، می تواند برایتان سخت و نفس گیر باشد.


به آدم هایی که در تهران زندگی نمی کنند می فهماند تهران آنقدر ها هم جای خوبی نیست و به تهرانی ها می گوید زندگی آدم هایی که در شهرستان زندگی می کنند، آن قدر ها هم ساده و بی مشکل نیست.
این کتاب پارادوکس های عجیب و زیبایی دارد. مانند اهمیت دادن و اهمیت ندادن. در فصلی به شما می گوید اهمیت دادن به ماجرایی خوب است و در فصل دیگری که حتی خود مخاطب هم دیگر دلش نمی خواهد به آن ماجرا اهمیت بدهد، به شما نشان می دهد که گاهی باید از اهمیت دادن دست کشید و به زندگی خود بازگشت.
به شما می فهماند عشق، سن و سال، دین و مذهب یکسان، تحصیلات یکسان و حتی وضعیت جسمانی یکسان نیز ندارد.
تنها کافی است دلتان، قفل دل یک نفر دیگر بشود...
از علاقه ی مادرانه ای می گوید که حتی با سن و سال کم هم، به وجود می آید و قدرت خیلی بالایی دارد.
اگر بخواهم خلاصه بگویم، کتابی است کم حجم اما بسیار پر محتوا. کتاب ناتمامی را می توانید هرزمانی که دلتان می خواهد بخوانید و از تک به تک جمله هایش لذت ببرید.