معرفی کتاب تونل اثر ارنستو ساباتو.
کتاب تونل توسط ساباتو نوشته شده است.
ساباتو نویسنده معروف اهل آرژانتین است.و هم چنین ساباتو جز بهترین و بزرگترین نویسندگان آمریکای لاتین است.ساباتو سال دو هزار و هفت کاندید جایزه نوبل شد.چاپ نخست کتاب تونل در سال هزار و نهصد و چهل و هشت مورد استقبال زیاد افراد اهل مطالعه قرار گرفت.
کتاب تونل با این جمله آغاز میشود:فقط لازم است بگویم که من پابلو کاستل هستم،همان نقاشی که ماریا را به قتل رساند.یک آغاز شجاعانه و جذاب و شگفت انگیز.نویسنده در جمله آغازین کتاب آخر قصه را آشکار میکند ولی خوانندگان برای مطالعه کتاب بیشتر اشتیاق پیدا میکنند.این توانایی قلم آشکار ساباتو است.
قسمتی از کتاب:وقتیکه اولین کتاب ماندگار ساباتو چاپ شد،به سرعت به یک کتاب پرفروش در جهان تبدیل شد،و به ۲۸ زبان ترجمه گردید و نویسندگانی چون مان و آلبرکامو او را ستایش کردند.قصه رمان تونل.
کاستل یک نقاش مشهور و هم چنین خود رای است که دائما از همه کسانی که از او انتقاد میکردند و آثارش را نمیفهمیدند ابراز بیزاری میکرد.وی فردی منزوی بود و همچنین غروری که داشت با شخصیت ذاتا هنرمندش وی را فردی منحصر به فرد نشان میداد.قسمتی از کتاب(هنگامی که معروف هستی فروتن بودن کار آسانی است.یعنی ساده است که خودت را فروتن جلوه دهی.
وقتی که فکر میکنید در شخصی حتی کمترین نشانه ای از غرور دیده نمیشود غرور را به نحو ناگهانی در آن فرد تشخیص میدهید.غرور همراه با فروتن بودن.آدم های زیادی را مشاهده میکنیم که اینگونه هستند.ولی در یکی از نمایشگاه های خود زنی را میبیند که به یکی از کارهایش خیره شده و میفهمد که این زن تنها فردی روی زمین است که وی را درک مینماید.کاستل وقتی که میفهمد ماریا به قسمتی از تابلو که خودش دوست دارد و هم چنین کسی هم از آن انتقاد نکرده،خیره گشته است،احساس میکند که کسی را پیدا کرده که با او جور است و یک عشق دیوانه وار را تجربه مینماید.
قسمتی از کتاب:به گونه ای حس میکنم که دارم تاوان میدهم،تاوان قانع نبودن به قسمتی از وجود ماریا که باعث میشد موقت از انزوا نجات یابم.
غرور و ذوق من هر روز بیشتر میشد به سبب اینکه قرار است این زن فقط متعلق به من باشد.و من باید ناگزیر متوجه خطری که این موضوع برای من دارد میشدم و در مسیر اشتباهی پا گذاشته ام،مسیری که غرور باعث شد در آن پا بگذارم.ادامه کتاب درباره نحوه یافتن این زن توسط کاستل و برقرار کردن ارتباط با او و در آخر کشتن وی است.
قصه در بازداشتگاه توسط کاستل بیان میشود.قصه پر از عبارت های زیبا،و گفتن جز به جز موضوعات فکری کاستل و نگاه روانشناسی او به آن موضوعات است.یکی از بهترین بخش های کتاب توصیف های کاستل در مورد رابطه و بشر با استفاده از تونل است و قطعا بهترین اسم برای کتاب است.