کتاب دیوانه ای بالای بام که توسط عزیز نسین نوشته شده است.که انتشارات آن ققنوس می باشد.و با ترجمه ارسلان فصیحی انجام گرفته است.تمام اهل محل خبردار شده بودند که یه دیوونه رفته روی هرة پشتبوم و ایستاده است.کوچه پر از انسانهایی شده بود که واسه ی تماشا کردن دیوانه آمده بودند. پلیسها نخست از کلانتری و بعد هم از مرکز آمدند. پشت سرشان ماموران آتشنشانی آمدند. مادرِ دیوانهای که رفته بود به روی پشتبام و التماس می کرد که پسرم و عزیزم بیا پایین. قربونت برم.زود باش قند و عسلم بیا پایین خواهش می کنم.دیوانه هم بلند می گفت من را کدخدا کنین تا بیام پایین و اگه کدخدا نکنین خودمو از این بالا میندازم پایین.مأمورهای آتشنشانی زود برزنت نجات را باز نمودند تا اگر دیوانه خویش را پرتاب کرد بتوانند بگیرندش. عزیز نسین نگارندگی را از سال هزار و نهصد و چهل و پنج با مقاله نویسی در مجلات آغاز نمود و نوشتن را تا آخر عمر ادامه داد. این هم یک کتاب جدید دیگر از ایشان که باز نمونه ای از داستان های کوتاه به انتخاب مترجم می باشد. کتاب بسیار جالب بود. داستان های خوبی انتخاب شدند . جذاب است و بسیاری از دردای اجتماعی ماست شاید کشورهای در حال توسعه همه یک رویه را دارا هستند.
برگرفته از بست بوکز