در بین قومها و ملل گوناگون رسم است كه كارهاى بسیار مهم و با ارزش را به اسم بزرگى از بزرگان خویش كه مورد احترام و علاقهى آنهاست، شروع مىكنند تا آن كار میمون و مبارك گردد و به انجام رسد. البته آنان بر اساس اعتقادات صحیح یا فاسد خویش عمل مىكنند. گاهى به نام بتها وطاغوتها وگاهى با نام خدا و به دست اولیاى خدا، كار را شروع مىكنند. چنانكه در جنگ خندق، اولین كلنگ را رسول خداصلى الله علیه وآله بر زمین زد. «بسمالله الرحمن الرحیم» سر آغاز كتاب الهى است. «بسمالله» نه تنها در ابتداى قرآن، بلكه در آغاز تمام كتابهاى آسمانى بوده است. در سر لوحه ى كار و عمل همه ى انبیا «بسمالله» قرار داشت. وقتى كشتى حضرت نوح در میان امواج طوفان به راه افتاد، نوح علیه السلام به یاران خود گفت: سوار شوید كه «بسم الله مجراها و مرساها» یعنى حركت و توقف این كشتى با نام خداست. حضرت سلیمانعلیه السلام نیز وقتى ملكه سبا را به ایمان فراخواند، دعوتنامه خود را با جمله ى «بسمالله الرحمن الرحیم» آغاز نمود. حضرت على علیه السلام فرمود: «بسمالله»، مایه بركت كارها و ترك آن موجب نافرجامى است. همچنین آن حضرت به شخصى كه جمله ى «بسم الله» را مىنوشت، فرمود: «جَودها» آنرا نیكو بنویس. بر زبان آوردن «بسم الله» در شروع هر كارى سفارش شده است؛ در خوردن و خوابیدن ونوشتن، سوارشدن بر مركب ومسافرت وبسیارى كارهاى دیگر. حتى اگر حیوانى بدون نام خدا ذبح شود، مصرف گوشت آن حرام است و این رمز آن است كه خوراك انسانهاى هدفدار و موحد نیز باید جهت الهى داشته باشد. در حدیث مىخوانیم: «بسم الله» را فراموش نكن، حتى در نوشتن یك بیت شعر. و روایاتى در پاداش كسى كه اولین بار «بسم الله» را به كودك یاد بدهد، وارد شده است. سؤال: چرا در شروع هر كارى «بسمالله» سفارش شده است؟ پاسخ: «بسم الله» آرم ونشانهى مسلمانى است وباید همه كارهاى او رنگ الهى داشته باشد. همان گونه كه محصولات و كالاهاى ساخت یك كارخانه، آرم و علامت آن كارخانه را دارد؛ خواه به صورت جزیى باشد یا كلى. مثلاً یك كارخانه چینى سازى، علامت خود را روى تمام ظروف مىزند، خواه ظرفهاى بزرگ باشد یا ظرفهاى كوچك. یا اینكه پرچم هر كشورى هم بر فراز ادارات و مدارس و پادگانهاى آن كشور است و هم بر فراز كشتىهاى آن كشور در دریاها، و هم بر روى میز ادارى كارمندان. سؤال: آیا «بسمالله الرحمن الرحیم» آیهاى مستقل است؟ پاسخ: به اعتقاد اهلبیت رسول اللهعلیهم السلام كه صد سال سابقه بر سایر رهبران فقهى مذاهب دارند و در راه خدا به شهادت رسیده و در قرآن نیز عصمت و پاكى آنها به صراحت بیان شده است، آیه «بسم الله الرحمن الرحیم» آیهاى مستقل و جزء قرآن است. فخر رازى در تفسیر خویش شانزده دلیل آورده كه «بسم الله» جزء سوره است. آلوسى نیز همین اعتقاد را دارد. در مسند احمد نیز «بسمالله» جزء سوره شمرده شده است.(12) برخى از افراد كه بسمالله را جزء سوره ندانسته و یا در نماز آن را ترك كردهاند، مورد اعتراض واقع شدهاند. در مستدرك حاكم آمده است: روزى معاویه در نماز «بسمالله» نگفت، مردم به او اعتراض كردند كه «أسرقت أم نَیستَ»، آیه را دزدیدى یا فراموش كردى؟! امامان معصومعلیهم السلام اصرار داشتند كه در نماز، بسم الله را بلند بگویند. امام باقرعلیه السلام در مورد كسانى كه «بسم الله» را در نماز نمىخواندند و یا جزء سوره نمىشمردند، مىفرمود: «سَرقوا اكرم آیة» بهترین آیه قرآن را به سرقت بردند. در سنن بیهقى در ضمن حدیثى آمده است: چرا بعضى «بسمالله» را جزء سوره قرار ندادهاند! شهید مطهرىقدس سره در تفسیر سوره حمد، ابن عباس، عاصم، كسایى، ابنعمر، ابنزبیر، عطاء، ابنطاووس، فخررازى وسیوطى را از جمله كسانى معرفى مىكند كه بسم الله را جزء سوره مىدانستند....