آن من دیگر

کتاب آن من دیگر نوشته افشین زمانی منفرد

وايسا آهاي با توام...چرا حرف حساب حاليت نمي شه؟ ديگه نمي تونم بيام. بابا تو ديگه كي هستي؟پاهام ديگه نمي كشه! از اون اول هم ميدونستم با تو به تفاهم نمي رسم.اصلاً ميدوني چيه من اين گنج را نمي خوام.مال خودت... آهاي مي شنوي؟ ديگه اين دفعه از اون دفعه ها نيست من بر مي گردم! مي فهمي؟دارم بر مي گردم... اي كاش پيدات نكرده بودم... اي كاش اين همه سال از ستاره ها تو را خواهش نمي كردم... اي كاش آن شب از خودم نمي بريدم و تو يك دفعه جلوم سبز نمي شدي و نمي گفتي كه كيستي... يك كلام گفتي و مرا اين همه راه دنبالت كشوندي.اي كاش در آن شب سياه در پاسخ كيستي؟ به من نمي گفتي: آن من ديگر تو...