کتاب برگزیده شعر معاصر اسپانیا نوشته گروه نویسندگان
جلد سلفون مخاطب در اشعار این کتاب با موضوعات اجتماعی، عاشقانه و شخصی روبهرو میشود و شاعر در برخی از آنها اشعاری را خطاب به معشوق خود یا درباره مسایل خانوادگیاش سروده است. بنده سال 1346 حدود 40 سال پیش سراغ شعر اسپانیا یا برزیل یا یونان رفتم برخلاف امروز ما مترجم اسپانیاییزبان اصلا نداشتیم. خودم كسی را سراغ نداشتم كه از اسپانیایی ترجمه كند. الان خوشبختانه چند نفری هستند. یا از زبان یونانی زمانی كه بنده یانیسل رتیسوس را ترجمه میكردم كسی را نمیشناختم كه یونانی بداند. بعد شاعر بزرگی مثل فریدون فریاد از طریق این ترجمه «آهنگ باران»، چنان شیفته ریتسوس شد كه رفت یونان و با ریتسوس هم رفیق شد و الان هم از یونانی ترجمه میكند. خب این فرصت بسیار مغتنمی است. ولی فرض كنید درباره زبانهای دیگر مثل نروژی، درست است كه عدهای ایرانی به نروژ رفتهاند، ولی در ایران چند نفر از اینها وجود دارند كه از نروژی ترجمه یا از دانماركی ترجمه میكنند و ما چارهای نداریم جز اینكه به زبان دوم پناه ببریم آن هم به خاطر اینكه حداقل با اندیشهای كه در این سفرهاست آشنا بشویم. ولی این را هم بگویم كه از زبان اول هم ترجمه آن دقایق و نكتههای ریز شعر امكانپذیر نیست. هر كسی هم بگوید كه من این شعر را به همان صورت كه به زبان اصلی میخوانم و همان احساسی را كه درك میكنم، منتقل میكنم به نظر من چنین چیزی نیست. شعر حافظ را زبدهترین مترجمان خارجی بیایند و ترجمه كنند،امكان ندارد آن ریزهكاریهای شعر حافظ را بتوانند منتقل كنند جز اینكه فقط آمدهاند به اصطلاح حال و هوا دادهاند. ولی در مورد سختبودنش كه شما گفتید از زبان دوم ترجمه شود، سختتر است، برخلاف نظر شما عرض میكنم اینطور نیست. شعر وقتی از زبان دوم ترجمه میشود، مقداری آسانتر است. .. ....دریا خندید در دور دست دندانهایش کف و لبهایش آسمان تو چه می فروشی دختر غمگین سینه عریان؟ من آب دریاها را می فروشم آقا قاطی خونت چی داری پسر سیاه؟ آب دریاها را دارم آقا این اشکهای شور از کجا می آید مادر؟ آب دریاها را من گریه می کنم آقا این دل من و تلخی بی نهایت سرچشمه اش کجاست؟ آب دریاها سخت تلخ است آقا دریا خندید در دور دست دندانهایش کف و لبهایش آسمان