کتاب دیوان غالب دهلوی اثر غالب دهلوی
در این کتاب میرزا اسد الله خان نجم الدوله دبیر الملک متخلص به غالب ابن عبد الله بیگخان شاعر و اثر و محقق مسلمان هندی(ولادت 1212 هـ.ق/1796 میلادی وفات 1285 هـ.ق/1869 میلادی)است.اصل او از توران است و نیاکان او ترک ایبک بودند.در اشعارش تاثیر و احساسات شکست مغول نمودار است. غالب،پیشرو سبک نو در شعر اردوست و نخستین شاعری است که عقاید و نظریات فلسفی را در شعر اردو وارد کرده،و در نتیجه شعرش ترکیبی از فلسفه و عرفان و حاکی از درد و تاثیر است و او را پدر شعر اردو میدانند. به اشعار فارسی مباهات میکند.او معاصر «بابریان»هند بوده است و در مدح آخرین پادشاه این سلسله بهادرشاه دوم چند قصیده گفته است. در کتاب او به نام«قاطع برهان»،انتقاد تندی از «برهان قاطع»خلف تبریزی کرده است. غالب اوایل«اسد»تخلص میکرد و از سبک بیدل دهلوی پیروی مینمود،اما بعد تخلص غالب را اختیار کرد و مردم معاصرش او را«میرزا» مینامیدند. وی مسلمان و شیعه مذهب بوده و قصاید متعددی در توحید،نعت پیامبر و دیانت اسلام و ائمه شیعه دارد.به خاندان رسالت عشق میورزید،بخصوص برای علی(ع)و عباس(ع) نوحهسرایی نیز کرده است. آثار منظوم غالب دهلوی عبارتند از: 1-«دیوان»2-«گل رعنا»3-«منظومه قادرنامه» 4-«بیاض»غالب که شامل 253 غزل با 1654 غالب،پیشرو سبک نو در شعر اردوست و نخستین شاعری است که عقاید و نظریات فلسفی را در شعر اردو وارد کرده است. بیت است.کلیات غالب دهلوی دوبار در سالهای 1845 و 1863 در دهلی و لکهنو و بار سوم به سال 1967 در لاهور چاپ شده است. سبک شعری او سبک هندی است و پیرو شاعرانی چون خواجه حسین ثنایی(م 992)، عرفی شیرازی(م 999)،کلیم کاشانی (م 1061)،میرزا جلال اسیر(م 1069)،صائب تبریزی(م 1080)،جویای تبریزی(م 1118)و سبک وقوع مثل:بابا فغانی شیرازی(م 925)، میرزا شرف جهان قزوینی(م 962)،وحشی بافقی (م 991)است. تاثیر افکار و اندیشههای عرفانی گذشته در اشعار غالب.پیوسته عرفا و صوفیه از آثار و اندیشههای متقدمین برخوردار بودهاند و یا بواسطه سلسله خانقاهی و یا بوسیله خرقه و مشرب مذهبی و جهانبینی خود به یک یا چند نفر از اهل طریقت تمایل داشتهاند. غالب یک مسلمان شیعی است و قطعا در بین اهل تصوف و عرفان،آن تفکری را میپذیرد که یا مخالفت قطعی با مذهب او نداشته باشد و یا در بین ارباب تصوف و صاحبدلان طریقت،قبول عام یافته باشد و یا پیرامون او نتوان حکم کلی را بار نمود.به هر حال یاد صوفیان گذشته در اشعارش،هم زمینه تصوف قرن 13 و هم مطرح بودن چهرههای برجسته عرفان و تصوف در بین شاعران قرن سیزده هند را نشان میدهد. از جمله شخصیتهایی که در شعر غالب به آنها اشارت رفته است،عبارتند از: ابراهیم ادهم(م 166)،ابراهیم ادهم پیشوای فرقه«ادهمیه»است،تشابه زندگی او با بودا در ادب فارسی ضرب المثل است و شاعران بعد از او پیوسته به تکریم و احترام از او یاد کردهاند. مولانا در دفتر چهارم مثنوی،تحول و انقلاب درونی او را توصیف نموده است و غالب دهلوی بی رغبتی به دنیا که نتیجهاش سلطنت معنوی است را به واسطه ترک مقام و زینت دنیا میداند. همانطور که ابراهیم ادهم که مظهر زهد و ساده زیستی است به این مقام دست یافته است.