زیر پرچین خیال

کتاب زیر پرچین خیال اثر گلچین حسن زاده شوئیلی

ناشر: نگاره پرداز ,زبان كتاب: فارسي ,سال انتشار: 1383, دفتر اول: بركه بايد از بركه گذشت بين گل ها گم شد نهراسيدن از اين سايه گنگ روي هر دجله، عبوري متناسب بايد، شيشه ها مي شكنند، سايه ها مي ميرند نتوان گفت سكوت، مرگ ناباور گفتار من است خالي از باور فردا نتوان كوچ نمود زير باران ستم بايد رفت بي گناه... دفتر دوم: باغ پاييز وقتي كه بودني در نيستي و هجو پليد چگونگي بويي گرفته است از لاي و لجن هاي سرد خاك من در نشيب راه آشفته از هوس خاطرات زرد مي رويم اين همه گردهراس را... دفتر سوم: مسافر كوي خورشيد سرانجام اين حكايت مي رسد پايان و وامي گردد اين دروازه زرين كه در عمق فراسويش بهشت جاودان من بسان نو عروسي لاله رخ ديباي نو بر تن چو تنديسي نويد از يكدلي دارد من از اين كوره ره آهسته آهسته به كوچي مي رسم كز راه بي پايان نشاني نيست من... دفتر چهارم: باران عشق نگاهت را در صميمت باران، خلاصه كن باران عشق يادگاري است بس بزرگ از تلاطم امواج، چگونه تواني رهيدن! بشتاب، از دريا هراسي نيست موجي كه اينگونه تو را به بغض وا مي دارد خود دريايي است دفتر پنجم: بانوي شرقي منم بانوي شرقي يادگار بوسه باران سحرآميز منم بانوي شرقي از تبار عشق بي پرهيز منم بانويي از مهد به خون آلوده، در زنجير منم بانوي جنگل در مسير باد شرم انگيز منم... دفتر ششم: خيال سرد يادگار دوره اي سرشار از آرامشم مانده پايم در پليدي زمان خفته در سرداب ديجور زمين من اسيرم در خيال سرد خويش دفتر هفتم: در يوزه شهپر گيسوي مستت را سحر مي بافتم در خيالم، بر تمام غصه ها مي تاختم در شب مهتاب زلفت غمزه ها بر من نمود من به رويا گيسوي مه پيكري مي تافتم كاخ اميدم بنا بر سنگفرش عاشقي قاب عكسي از رخت بر درب آن مي ساختم شب فرو هشت و غم زلف تو دريادم مدام بستر... دفترهشتم: رنگ آبي امشب، امشب آسمان مهتابي است خانه ام سرشار رنگ آبي است با شب من نور مهتابي خوش است چشم هاي عشق من سوداكش است سبزتر از باغ من، سرسبز، تو آشنا با قصه هاي درد، تو كولي ليلاوش صحرا منم عاشق سرگشته دنيا منم خانه من...