دانلود کتاب تاریخ یمینی اثر ابونصر محمد بن عبدالجبار عتبی ترجمه ابوالشرف ناصح بن ظفر بن سعد جرفادقانی
محمد عتبی از لغت و ادبیات عرب و فقه و حدیث و تفسیر و منطق و کلام بهره واقی بافت ، کتاب کریم را با فرادات دهگاه حفظ کرد و در تاریخ و سیر دید، از خرمن آزمایش خوشه ها بر گرفته تا سزاوار دولت و شایان عزت و رفت گردید. جوان رازی که طراوتی با لطافت و بافتی بی نهایت داشته و پس از احوال و استفادی که برایش پیش آمد، در بخارا فریار امیر رضی ابوالقاسم نوح بن منصور حنین پادشاه سامانی راه و جاد بافته ، رئیس برید نیشابور شده و سالی چند هم صاحب ديوان رسائل عماد الدولة ابو علی محمد بن محمد ممجور امیر و سپهسالار خراسان بود.
و امار امثال الرمال تفاوت لدى المجد حتى عند الف واحد علی آزاد مردی فرزانه و مدین و فروان و خویشتن دار و بلند هند و گشاده روی و خوشی محصر و مجلس آرا و بدنه گوی بود؟ با مردم نیکوکار و در دوستی وفا داره در فضل و دانش بشاتی که شمس الحالي ابو الحسن قابوس بن وشمگیر بن زیار ۱ مردادتان ، یا ، سربازان مغرب گلپایگان است.
آن زیاد از خاندانهانی بردگی و اصیل ایران و دارای صفات برجسته ایرانی که مردانگی و نیکی و جنگاوریست بوده اند. اگر روزگار با پادشاهان این سلسله باری میکرد دار العلاقة بداد را میگرفت و در و شگرد دد بار سامانی را تهیه میکردند.
پادشاه گرگان و میل و ابرستان چون از مؤيد الدول أبو النصر بوية ديني شكست خوره و بهرامان انشاد صحبت ولی موانست میبافت ہے نبی در بیان مطالب ادبی و شواهد تاریخی حسن تعبیر و نکته متحیهایی داشت که گذارش دلیه بر میشود ، مطابق نجو و الفات و اعمار و اخبار حرب واقف و در بیشتر علوم متبحر بود، صاحب نظر دقیق و اهل تیز و تحقیق در فصاحت و بلاغت مشار اليه بالبنان طبعت از فضل گلستان هنر اویش از لطف بوستان هنر تا خواجه بزرگ ابوالحسن علی در بخارا بر دست صدارت مشکی بود محسن کیایت روق ملك و طراوت دولت ساما بی را بقرار اصل باز برده، بساط محل و رافت بگسترد و آبی بروی کار آورد.
و در آنروز گذر از او محتشم تر میان اهل قلم کسی نبود. شی غلامان با نوای طالق خام خوانده را که از منزل خود منو به سرای پادشاهی بود برشهای پیایی از یکی در آوردند، و جانش را که حشاشة مكرمت بود بر باد دادند و ابو مین رستك بكل من جفر جامی در رناه وی گفت : س از کشته شدن روزی ها پر باشه : ابو طی ممجور و فاق بر نوح بن منصور الرووعه یکی شهاب الدولة مارون معروف بغرا خان پادشاه ترکستان را بگرفتن ماوراء النهر میخواند و دیگری فخر الدوله علی دیلمی را برگشودن خرامان تعریف میکرد. سرانجام انوار عمل و هل رأفت ابو منصور ناصر الدین سکنگان بر سر خراسانیان گسترده شد. و موادق فتنه و دوایی محنت امام حرث بین او منقطع گفت محمد علی چون دید که دولت آل سامان بیابان رسیده، ایام اعمال تاجداران این سلسله سیری شده و امارات ادبار از هر سو ظاهر گشته است و در مصاحبت سبکتکین سار الملك ترین رفت و دیوان رسالت آن پادشاه جمال وی و خواب ابو الفتح على من محمد بن العبرت بنلی (۲) آراسته گشت و منشات ایشان بسان چن پیراسته . - بست از بلاد سگستان است و ابو الفتح بستی از شعراء نوالنسانین ایران بوده، بیشتر اصحاب به جان و علماء بیان در مصنعان خود بکماش استشهاد کرده اند، حكمه حكيمانه او را زيادة الحرة في دنياء الصان و ربعه اير بعض العبور فران ادباء باید از بر داشته باشند . علی از مفاخر عهد در توان است ، كان إماماً في علوم ششی ابو النصر علی در تون سخن و شتون اسب می آمد ایران بوده، از هر دانشی هره اللى اندوخته و از هر دفتر طرفه الى اشباعی کرده، على واقر وفضلی متکاثر و محاوره ای اندوه فرسا داشته ، ریاست انشاء در ایران و عراق بدو منتهی گشته ، رقمه منشانش را چون کافه زیر با قطار میبرد نامه ایست در اهداء البشر غير ما تقرب به الاسافر إلى الأكابر ما واقل شكل الحال و قام مقام المال، وقد بنت بتعمل هندي : ان لم يكن في قيم الأشياء خطر، الله في قم الاعتداء إلى والعمل و النصر اخوان والأقبال والقبول فرينان والشيخ أجمل من ان يرى ابطال العال ، ورة الألباني می پرسيد: يا شيخ : ما تقول في الكرب و ولی در اجلا در پاسخش مصراع را مروة : اطعمه ان لم يكن كرى لي . مرصدر دولت سلطان اور بولی بین دولت ابو القاسم آفتاب علوت امین ماند محمود پادشاه جهان ریاست رستان که ناحیه پهناوریست پرست و بسیار کند و آبادان میان بادگیس مفرش شد. ابوالحسن نوی والی کنج رستاق که بری فرعون طبیعت بوده در باره او معاینها میکرده است. با اینکه رای صوابنای مواجه بزرگ فس الكفاة ابو القاسم احمد بن الحسن سیستمی، که وزیری مانه او در پیش تحت هیچ پادشاهی نبود، التضا میکرد که محمد علی مقله امور سلطانی باشد و شاه و وزیر عریب اصحاب الفراش را در حق وی مسرع و مقبول نمیداشتند، آزاد مردان در نداده گفته محلی دارم، امال من در دستگاه دولت بسیار و رخت خوا متن یار - تبدیل عکس به متن فارسی,
سته در نیشابور توطن گرید، و بسمت ادیات و علوم اقبال کرد و با سره بتحقيق وتصنيف وتأليف مشغول شد. مکرر میگفت ا عل السلطان كاله مام و الخارج يؤثر المعول و الداخل برتر الخروج ، چون پس از در هر شغلی قال عزل است واجب نکند خود را در معرض مخافت و تعرض هزار آفت در آوردن ، آدمی با به آرزوهای دور و دراز داشته بالله، هر چه میدان خواهتها و تمايلات کمتر باشه زندگانی او آرامتر و سعادت نزدیکتر خواهد بود ، آنچه بر ز عارف دنیا بیفزا به از کماله خود فرو کاسته است.
نیشابور در آن روزگار کرسی کشور خراسان و شهری آباد و خوشی هوا و پر جمعیت در دامنه جنوبی کوه بینالود، ترویت رود فارود رمان ، مرکز تعلیمات حالیہ اسلامی و مدری علوم و مرجع مستمدین هر مرز و بوم و مجمع علماه بافی و جایگاه تریلی نونی و اهل حاله بوده در در و شكوه على نظير مدينة السلام داد و دمشق و قرطبه. سده پنجم مصر تمدن شرق بوده و در همه افطار اسلامی مخصوصاً خراسان و ماوراء النهر بازی علم و امب روتی را داشته است به در بیشتر بالا و مشاعل فروزان دانش و مردان رخشان بود، بویژه نیشابور که در انواع علوم و معارف و اقسام فنون و مایع آشتی با طراوت و گلستانی شاداب بود ، معداین و شهاء و عرفاء و ادباء و شعراء و ریاضی دانان و حکما، بزرگ از آنجا برخاسته اند جری که بیشتر بنشر و توسعه دانش کمک میکرد کتابخانه های عمومی و خصوصی و معاون مخطوطات گرابهای مدارس و مساجد بود. فیلسوف شريق مسجد الحق عرف الله ابوعلي حسين بن سينا تنوع کتب کتابخانه پادشاهان سامانی را در بخارا که معادن براهر خریده و لانی عید بوده است چنین وصف میکند و بعلت دارا ذات بيوت العربية والشعر كثيرة في كل استادیق و في آخر الله، و كذلك في و طلبت ما استجد اليه . و ما كنت رأيته من قبل ، ولا رايت ايضا من بعد .
علی مویشابور از مطالة و دمنه كتابخانه ها استفاده ه در کتب میشد و نجوم میدید و توسن طبع را معلوم طبعی و ریاضی ریاضت میکرد، طبعی بخواندن طوائف و اقوام را قالب ذکر جبال در افراد حرام التواريخ والحب : و خواص افتاد و صوت سخنانی در افطار اسلامی رفت و سرایش مرجع از باب کمال و میداد.
گاه اهل حال بود. هر چه گفتنی و منور علی مرامر لطائف حکایات و بدائع كلمات و طرف اخبار و تحقیق دقائق علوم و تک حکمت بود دست اول طومار غیر محمد علی را سال ۱۲۷ مجری در اشتها و شمع فروزان خراسان در روزگار پادشاهی و کمال شركة ناصر الدولة شهاب الدین اور سید مسعود غزنوی فرو مرد و عرصه جهان از جهان معالی و معانی عالی گذاشت ، و لكل المره في الدنيا في مجود و اول محود . جيا الموقع الحده في غيره المعلم والعرفان كيف توسما : عبی در علوم عربیه و صناعات ادبیه استاد بود، خلاق عصر در ستایش او میانه کرده و شعر او در گذشته شدنش مراتی گفته اند.
هيهات ان بالي الزمان ماه الله الرمان بالله العليم او را کلمات ماتره ، ماته امثال ، بسیار باشه : الشباب باكورة الحياة - لسان القصيم ي - الى السوسي في عز السوس . نمر من الدنيا تمر . ابو العر محمد بن عبد الجبار طلبی معاصر دقیقی و فردوسی و عنصری و فرخی و مسجدی بوده ، خود شعر را نیکو میسروده است .
اشعارش بدیع و دلکش است و بامتياز جرالد و موبد مقرون حسن عزل و شیرینی بیان و توانایی بر تحية معالي الطيف در قوالب الفاظ مأنوس متانت و بهنگی و آسانی را جمع کرده است. از طرز ابیات لوجه البلال النصف شهر فه الاجسام كامل يعر لی شادن ما اطيل الشعر هجرته لمی تختی و اجفان مكحة بسعر و عند الانتقام كيوم مر العين بروضی واه واو نہیں ماه سكرني راح المحيني شاهکار عتبی تاریخی است که در شرح مواقف و مقامات و مندالى سلطان بين الدولة محمود در توی عربی تألیف کرده، ترجمه مکتکین و پسرش محمود و برخی از احوال آن سامان و تبلی از ایام آل بویه و آل زیار و یاره ای از اخبار ملوك الطوائف و امراء اطراف را آورده است.
ابو الفي محمد علی تاریخ عینی را بخواهی ولیعهد سلطان محمود امیر بلال الدوله ابواحمد محمد، بازی نیست که اهل عراق بوده با قلمدان مدينة السلام بغداد از آن استفاده کند - سلطان محمد پادشاهی فاضل و نیکو سیره بود، از وی اشعار نازی هم روایت کرده اند.
عنی که در ادبیات عرب مقام برجسته ای دارد، تاریخ بانی را جامه ادب پوشانیده، شکلات و دقایق لطیف در آن گنجایده کتاب را بر مطلوب ترسل عصر خود بشته است. همچنان که ابو منصور عيد الملك بن محمد بن اسماعيل نشابوري معروف بتعالبي بنية البحر را نگاشته، ولی علی از تماانی بافتی بوده است و ابو اسحاق ابراهيم حابي كاتب خاص المطبعة لفضل من سطر بیست و سومین خلیفه عباسی و صاحب دیوان رسائل عر السوله بختيار احمد بن بربه دیلمی بوده است.