دانلود کتاب استقرار دیکتاتوری رضاخان در ایران اثر ا.س. ملیکف ترجمه سیروس ایزدی

 

 

سرکوبی انقلاب سالهای ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۱ انقلاب مشروطیت ایران و اشغال بخش بزرگی از کشور بدست نیروهای مسلح انگلستان و روسیه تزاری و بر سرکار آمدن نوکران سرسپرده امپریالیستها و خودسری ارتجاع که پی آمد سرکوب انقلاب مشروطیت ،بود به آن انجامید که استقلال کشور در آستانه سال ۱۹۱۴ یکسره برباد رود.

سال ۱۹۱۴ خاک ایران به جولانگه نبرد ترکیه عثمانی و نیروهای انتانت انگلستان، روسیه تزاری و متحدان آنها بدل گردید.

بخشهای شمال غربی و جنوب غربی ایران در کام جنگ فرورفت و در سال های ۱۹۱۶ و ۱۹۱۷ جنگ تقریباً سراسر ایران را فرا گرفت. تنها سپاهیان بیگانه در حال جنگ ،نبودند بلکه خود ایرانیان هم تا اندازه ای در عملیات جنگی شرکت داشتند برای حمله به خطوط ارتباطی و ساختن استحكامات و جز اینها از ایرانیان نیروهای نامنظمی تشکیل شده بود.

حکومت موقت ملی هم تلاش داشت برای مبارزه با نیروهای مسلح انگلستان و روسیه تزاری سپاهیانی گرد آورد. آن هنگام که توان دولت مرکزی سخت کاهش یافته بود، خانها، فئودال ها و ملا كان بزرگ بتقريب استقلالی کامل یافته بودند. راهزنی حتى بخشهای پهناور مناطقی را هم که از جنگ به دور مانده بود، فرا گرفته بود.

همه اینها رویهم رفته زبانهای بزرگی برای ایران همراه داشت. صدها ده و بسیاری از شهرها ویران شده و مردم ترک دیار گفته بودند. چند سال پس از جنگ، میلسپوی امریکایی که سالها همه کاره امورمالی ایران بود نوشت: «تنها در یکی از ولایات شمال ایران از ۲۴۱ دهکده، ۱۰۱ دهکده از میان رفته است بر دیگر بخشهای ایران نیز همین رفته بود.

صدها هزارتن در سالهای جنگ از گرسنگی بیماریهای همه گیر و عملیات جنگی به هلاکت رسیدند. سستی ارتباط بازرگانی خارجی در دوران جنگ به آن انجامید که دادو ستد ایران با دیگر دولتها سخت زیان بیند از این رو ایران که سالهای پیایی چون زائده فراورده های کشاورزی و مواد خام و بازار فروش دولت های امپریالیستی رشد یافته بود سخت دچار ورشکستگی اقتصادی گردید. چنانکه صدور پنبه به روسیه در سال ۱۹۱۸ نسبت به صدور پنبه در سالهای پیش از جنگ، بیش از ده بار کاهش یافته بود. دیگر فرآورده های کشاورزی وضعی بهتر از این نداشتند. صنایع پیشه وری به تباهی و ورشکستگی می رفت.

فراورده های قالی باقی مهمترین رشته این صنایع که در آن نزدیک دویست هزارتن به کار مشغول بودند، درون کشور خریدار نداشت و میزان صدور آن به خارج هم سخت کاسته شده بود. کاهش شدید فراورده های صنعتی وارداتی سبب کمبود کالاهای مصرفی و افزایش سرسام آور بهای آنها گردید.

در اثر جنگ وابستگی اقتصادی ناچیز بخشهای دور افتاده با مرکز سست تر شد فئودالها ،ملاکان خانهای عشایر و بیگانگان پشتیبان آنان، فرمانروایان لجام گسیخته ولایات شده بودند. روزنامه ستاره ایران، پس از جنگ در شماره ۶سپتامبر ۱۹۲۴ هنگام تفسیر وضع رقت بار اقتصاد خوزستان که در چنگ انگلیسیها و ثروتمندان به سرکردگی مکرم الدوله و شیخ خزعل، می نالید، نوشته بود خوانندگان عزیز تصورش را حتی نمی توانند داشته باشند که این سرزمین نفرین شده چه روزگار دهشتناکی دارد». همه فشار جنگ و ویرانی بردوش کشاورزان پیشه وران، کارگران و بازرگانان خرد بود بورژوازی میانه حال بازرگان و مالکان خرد و میانه حال هم زبان های بزرگی از جنگ دیدند. مردم ایران نمیخواستند با چنین وضعی سازش کنند. هنگام جنگ می توان گفت که همه جا گروههای پارتیزانی تشکیل شده بود.

ناگفته نماند بارها چنان شده بود که نمایندگان طبقات استثمارگر در رأس این گروه ها جای میگرفتند و تلاش میکردند از آنها به سود خویش و هم به سود یکی از جناحهای درگیر جنگ که ارباب آنان بودند، بهره گیرند. سازمان یافته ترین جنبش ،پارتیزانی نهضت جنگل بود که شمال ایران و بویژه گیلان را در برداشت در آستانه سال ۱۹۱۷ این جنبش چنان نیرو گرفت که بخش بزرگی از گیلان بدست پارتیزانها افتاد. افراد نهضت جنگل به املاک فئودالها و ملاکان بزرگ حمله برده و غله و دام های آنان را می ستاندند نهضت جنگل برجوشش انقلابی شدت بخشید و زمینه را برای گسترش جنبش خلقی ضدامپریالیستی و ضد فئودالی آماده ساخت. نخستین خبرهای انقلاب فوریه ،روسیه اثری بزرگ بر اوضاع سیاسی ایران داشت سرنگون شدن حکومت تزاری به خلقهای ایران نشان داد که پیکار کامیابانه با ارتجاع و امپریالیسم امکان پذیر است.

سربازان روسی که هنگام نخستین جنگ جهانی در خاک ایران بودند، پیش از دیگران آرمانهای انقلابی را بی میانجی به آنجا آوردند بویژه پدید آمدن شوراهای نمایندگان سربازان در یگانهای ارتش روسیه تأثیری بزرگ بر مردم ایران داشت مردم ،تبریز ،کرمانشاه رشت انزلی و دیگر شهرهای کشور با گرفتن سرمشق از این شوراهای سربازان ،روسیه به پدید آوردن شوراهای محلی خود انجمن ها پرداختند انجمن ها در میان مردم به کار تبلیغاتی دست می زدند و میتینگ و برآمدها برپاداشته ،شبنامه و اعلامیه چاپ می کردند. اماد تنها انقلاب كبير سوسیالیستی اكتبر بود که راه مبارزه گسترده را در راه استقلال ،ملی برای زحمتکشان ایران هموار کرد. به جای روسیه تزاری این دشمن خلقهای مستعمرات و سرزمین های وابسته دولت شوراها پدید آمد که بار همه خلق های ستمدیده بود.

علی آذری، تاریخ نویس ایرانی درباره اهمیت انقلاب اکتبر می نویسد: در آن روزها که پایانی برای جنگ نبود و جبهه ها وضع روشنی نداشتند، جهانیان ندایی شنیدند که به پیکار برای نابودی آشیان ستمگران دعوت می کرد ندایی که نیرومندتر از غرش توپ و جنگ افزارهای دیگر بود. که به گوش همه ستمکشان و محرومان .رسید این ندا از سرزمینی ندایی برخاست که سیر تکامل سرتاسر جهان و همۀ تاریخ را دیگر کرده بود. نوشته یک مؤلف دیگر ایرانی نیز که کتابش در سالهای رژیم پلیسی رضاشاه یعنی در سال ۱۹۳۳ چاپ شده بود درخور نگرش است انقلاب ۱۹۱۷ روسیه که به روزگار فرمانروایی تزارهای خونخوار پایان داد، نه تنها جنگ جهانی را به فرجام خود نزدیکتر ساخت و ضربت قاطعی برسیاست استعماری دولت های باختری زد بلکه تأثیر بسیار بزرگی نیز بر همه خاور زمین و بویژه بر ایران داشت. می دولت شوروی در همان نخستین گامهای خود به خلق های کشورهای خاور زمین نشان داد که در راه آزادی و استقلال همه مردم ستمدیده پیکار ی.کند پس از پیروزی انقلاب اکتبر کنگره شوراها بیدرنگ فرمان صلح را تصویب کرد در این فرمان لغو همه پیمانهای نابرابر اعلام شده بود. ۲۴

نوامبر ۱۹۱۷ شورای کمیسرهای ملی پیامی به زحمتکشان مسلمان روسیه و خاور زمین فرستاد که در آن گفته شده بود قرارداد تقسیم ایران (سخن درباره قرارداد ۱۹۰۷ انگلستان و روسیه تزاری (است پاره پاره و نابود شده است. همینکه عملیات جنگی پایان یابد سپاهیان از ایران فراخوانده میشوند و حق آزادانه تعیین سرنوشت برای ایرانیان تأمین خواهد شد. دولت شوروی با آنکه با جنگ داخلی و دخالت مسلحانه بیگانگان روبرو بود در استقرار مناسبات دیپلماسی با ایران درنگ نکرد تابستان سال ۱۹۱۸ بدستور و ای لنین ایا کالامیتسف چون نخستین سفیر روسیه شوروی به ایران فرستاده شد و او با دشواریهای بسیار خود را به تهران رسانید ،اما حکومت ارتجاعی وثوق الدوله نوکر انگلستان به این دستاویز که گویا اختیارات کالا میتسف از دید موازین حقوق بین المللی، آنچنان که باید و شاید، نیست» از پذیرفتن سفیر خودداری کرد. در آن روزگار در خاک ایران دیپلمات های پیشین تزاری و افراد گاردسفید دست اندرکار بودند.

۳ نوامبر ۱۹۱۸ گروهی از قزاقهای ایرانی و افسران گارد سفید، در حالی که روشن بود سران کشور بر همه چیز آ ز آگاهند ،د به سفارت شوروی بورش برده و آنجا را چپاول کردند همۀ کارمندان سفارت را جزء کالا میتسف به انگلیسی ها سپردند در آخرین دم او توانست پنهان شود و آنان همه کارمندان را به همدان و از آنجا به بغداد فرستادند. بزودی کنسولهای شوروی در دیگر شهرهای ایران هم بازداشت شدند. حکومت ارتجاعی وثوق الدوله کوشید از این راه استقرار مناسبات دیپلماسی را با شوروی برهم زند.

 

 

 

 تابستان ۱۹۱۹ حکومت وثوق الدوله گام ننگین تری برداشت و با یاری انگلیسیها قتل کالا میتسف را سازمان داد با این همه گذشته از توده های زحمتکش گسترده ترین قشرهای مردم بخش بزرگ بورژوازی بازرگان و ملاکان خرد و میانه حال سرتاسر شمال ایران هم خواستار استقرار مناسبات عادی سیاسی و اقتصادی با روسیه شوروی بودند. در زیر فشار اینان بود که دولت ایران در ۲۶ فوریه ۱۹۲۱ ناگزیر به امضاء قرارداد با روسیه شوروی گردید و این قرارداد را مجلس در روز پانزدهم دسامبر به اتفاق تصویب کرد این نخستین قرارداد برابر حقوقی بود که ایران با کشوری دیگر .داشت بنا بر این قرارداد دولت شوروی به سود مردم ایران از همه اموال روسیه تزاری در ایران (به ارزش ۶۰۰ میلیون روبل طلا از بازپرداخت همۀ وامهای ایران به روسیه و از امتیازات سیاسی و اقتصادی چشم پوشید .بدرستی همین قرارداد و رعایت اکید آن از جانب اتحاد شوروی بود که امکان داد پس از چند سال رژیم کاپیتولاسیون باطل شود.

بدین سان، در پرتو سیاست صلح جویانه روسیه شوروی و در زیر فشار توده های گسترده مردم ایران بود که به رغم واکنش محافل ارتجاعی میان دو کشور مناسبات دیپلماسی برقرار گردید. پیروزی انقلاب اکتبر و پیدایش دولت شوروی آن عوامل سترگی بودند که بدل گردیدن ایران را به مستعمره امپریالیسم بریتانیا ناممکن ساختند. این نکته که روسیه شوروی هستی یافته بود به زحمتکشان ایران در پیکار با ارتجاع درونی و امپریالیسم الهام می.بخشید اما انگلستان بر آن نبود که از نقشه های فرمانبردار ساختن نهایی ایران دست بردارد.

یکی از مهمترین هدفهای مداخله نظامی بریتانیا در ،ایران، همانا پدید آوردن میدانی برای یورش به شمال یعنی به سوی ماوراء قفقاز و آسیای میانه بود. ایران را سپاهیان انگلیسی و هندی اشغال کردند و در این کار از یگان های نظامی بومی نیز که به دست افسران انگلیسی سازمان یافته بود، بهره گرفتند. یکی از این یگانها سپاه تیراندازان جنوب ایران پلیس جنوب زیر فرماندهی ژنرال پرسی سایکس انگلیسی بود. حتی حکومت وثوق الدوله که نوکر انگلستان بود جسارت قانونی شناختن این یگان را نداشت قائم مقام که به هیچ روی نمیتوان او را نویسنده ای بی نظر و بی غرض ایرانی دانست نوشته است تشکیل پلیس جنوب نه تنها مايه اعتراض دولت بلکه انگیزه اعتراض محافل ،اجتماعی، مطبوعات و احزاب بر انگلیسی ها گردید، زیرا ،همه این کار را سرآغاز اشغال نظامی ایران می دانستند.

روزنامه «تایمز» با پرده پوشی هدفهای واقعی فرستادن یگان های تازه انگلیسی به ایران نوشته بود سپاهیان بریتانیا از کوهستانهای بین النهرين و از راه ایران به سوی خزر فرستاده شدند تا بتوانند از خطر هجوم بلشویک ها پیشگیری کنند روزنامههای بورژوازی انگلستان با چنین تبلیغات بهتان آمیز میکوشیدند افکار محافل اجتماعی جهان را منحرف کنند و هدف خود را که اشغال ایران و ماوراء قفقاز بود، پنهان سازند.

 

 

دانلود کتاب استقرار دیکتاتوری رضاخان در ایران