دانلود کتاب نواندیشی و روشنفکری در ایران اثر باقر مومنی
هر وزارتخانه سازمان اداری و کارمندان خاص خود را داشت. اما تقریباً یک سال بعد اشراف و ،روحانیان شاه را به برکناری صدر اعظم ناگریز ساختند (در رجب ۱۲۹۰ اکتبر (۱۸۷۳ و این طرح روی کاغذ ماند و اگر بعدها هم وزارتخانه ای بوجود آمد به کلی از نظم و نسق عاری بود و کارها به همان شیوه گذشته منتها با نام و عنوان تازه میگذشت.
دستگاه استبدادی اشرافی که در عین حال زیر نفوذ دستگاه روحانیت و بشیوه ملوک الطوایفی اداره میشد به رغم حسن نیت گاهگاهی ناصرالدین شاه هیچ نوع تلاشی را برای نوسازی بر نمی تافت و طبعاً نوخواهان و اصلاح طلبان را مورد غضب قرار میداد و طرد میکرد البته سپهسالار که مقرب الخاقان بود، مانند میرزا تقی خان امیرکبیر به بریدن رگ خود محکوم نشد و در مقام حکومت خراسان و سیستان و تولیت آستانه رضوی چشم بر جهان فرو بست. اما دو نفر از نزدیکان محرم و صمیمی ،او که از منورالفکران قدر اول دوران مشروطیت و در وزارت عدلیه و مواردی دیگر عقل منفصل او بشمار میرفتند.
بشدت مغضوب :شدند میرزا ملکم خان پس از برکناری سپهسالار به عثمانی تبعید شد و با اینکه در یک دوره دوباره به سفارت ایران در انگلیس رسید باری دیگر مورد خشم ملوکانه قرار گرفت و پس از سی و شش سال زندگی اجباری در غربت در گذشت و میرزا یوسف خان مستشار الدوله (۱۱۹۳ اردیبهشت ۱۲۷۳) نیز پس از چند بار زندان و تحمل شکنجه و مصادره اموال در خلوت تنهایی جان سپرد.
نفوذ خارجی و تحولات داخلی اما به رغم سخت جانی و ثبات نسبی طبقات عقب مانده حاکم و مجموعه دستگاه حکومتی تحولات اقتصادی - اجتماعی که خود محصول ارتباط با مراودات و قراردادهای سیاسی با دولتهای اروپایی و بخصوص دولت روس و انگلیس که حالا دیگر از شمال و شرق و جنوب و غرب همسایه ایران شناخته می شدند در این تغییرات و تحولات نقش بازی میکردند. ناصرالدین شاه سه بار در سالهای ۱۲۹۰ ق. ۱۸۷۳ و ۱۲۹۵ ق. -۱۸۷۸ و ۱۳۰۶ ق. آوریل ساوت ،۱۸۸۶ که هر بار چهار یا پنج ماه طول می کشید.
کشورهای روسیه آلمان بلژیک ،فرانسه ،ایتالیا ،اتریش سویس، عثمانی، هلند و انگلیس را همراه با جماعتی از درباریان در نوردید در این سالها بجز عقد پیمانهای گمرکی با دولتهای مختلف در زمان صدارت سپهسالار امتیازی به رویتر انگلیسی داده شد ۱۸) جمادی الاول ۱۲۸۹ق ۲۵ ژوئیه (۱۸۷۲) که در ساختن راه آهن سراسری ،ایران از رشت تا خلیج فارس و استخراج معادن و تأسیس بانک و پست و تلگراف را در بر می گرفت؛ و آخر از همه امتیاز انحصار تنباکو به یک شرکت انگلیسی در سفر سوم شاه به انگلیس و در ماههای آخر ۱۳۰۶- ۱۸۸۹) بود.
اگر چه امتیاز انحصار تنباکو در اثر شورش مردم باطل و قرارداد رویتر هم بعلت سنگینی و وسعت دامنه آن و هم زیر فشار روسها بلا اجرا ماند اما قسمتی از آن بصورت تأسیس بانک شاهنشاهی ایران و امتیاز نشر اسکناس به انگلیسیها در ۲۷ جمادی الاول ۱۳۰۶ ق ۱۸ فوریه (۱۸۸۹) عملی شد و در مقابل بانک استقراضی ایران بانک رهنی (ایران به روسها واگذار گردید و این هر دو هم سازمانهای دولتی و هم عده ای از اعیان متنفذ دولتی و روحانیان و بازاریان را به زیر نفوذ خود درآوردند و در امور اقتصادی و سیاسی کشور نقش مؤثری بازی کردند.
مظفرالدین شاه نیز سه بار در ۱۸۹۹ آوریل ۱۹۰۱ و ۱۹۰۵) به کشورهای روسیه ،اتریش ،فرانسه انگلیس بلژیک ،آلمان ایتالیا و عثمانی سفر کرد که از نتایج سفر اول او به گرو نهادن گمرک ایران در برابر قرض از روسیه و تحمیلنوز بلژیکی به ریاست یا وزارت گمرکات ایران بود. به هر حال در اواخر قرن نوزدهم کشور ما عرصه تاخت و تاز اقتصادی و سیاسی دو دولت استعمار طلب روس و انگلیس بود.
از یک سو روسها در عرصه های مختلفی مانند بیمه بانک ،شیلات معادن کشاورزی، ایجاد برخی صنایع و راهها و ارتباطات به ویژه در نواحی شمالی حق فعالیت یافتند و صدور کالاهای ساخته شده خود را در قبال دریافت مواد خام تقریبا در سراسر ایران گسترش دادند؛ و انگلیسی ها علاوه بر کسب امتیازات اقتصادی، از طریق دست اندازی بر معادن و راهها و بانکداری بر امور سیاسی ایران نیز مسلط شدند. در عین حال این هر دو کشور یکی با گرفتن امتیاز تشکیل و تعلیم بریگاد فراق در مرکز کشور و دیگری با ایجاد پلیس جنوب بر امور نظامی و انتظامی ایران نیز تسلط یافتند.
برای خرید کتاب نواندیشی و روشنفکری در ایران اثر باقر مومنی نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید . و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
این تسلط چند جانبه خارجی نمی توانست در تغییر سیمای اقتصادی و اجتماعی و فکری مردم تأثیر برجای نگذارد بقولی بازار مصرف قدک یزدی و قلمکار اصفهانی و چیست بروجردی و کتان مازندرانی و ترک خراسانی و پشمینه های تبریزی و کرباس باقی کساد و بجای آنها چیت روسی و ماهوت و فاستونی انگلیسی رواج پیدا کرد و قبا و ارخالق جای خود را به جلیقه و شلوار داد.
در روستاها لامپهای نفتی جای چراغ روغن کرچک و در خانه های اعیانی شمع گچ جای شمع بیهی را گرفت بلور و چینی و چلچراغ ها و صندلی و میز جزء اناث خانه های اشرافی و پولدار شد و قند و جای جای تنقلات را در میان طبقات متوسط گرفت طلا از بازارهای ایران به خارج جذب شد و قدرت پول سقوط کرد و کارگاههای دستی مانند شعر باقیهای شهرها و کرباس بافی های دهات یکی پس از دیگری رو به تعطیلی نهادند.
زمانی رسید که ارتباط ایرانیان با خارج از محدوده سیر و سیاحت شاه و درباریان در اروپا بسیار فراتر رفت و سیل مهاجرت مردم عادی اعم از روستائیان و کارگران زحمتکش تا بازرگانان ثروتمند و متفکران به خارج بنحو وسیعی گسترش یافت و روسیه و قفقاز و هند و عثمانی به مرکز فعالیت معیشتی و فکری گروههایی از ایرانیان تبدیل شد. گسترش سلطه اقتصادی دو دولت استعماری از یکسو سبب رشد و تقویت لایه ای از سرمایه داری تجاری وابسته به کالاهای خارجی شد و از سوی دیگر عده ای را به فکر اخذ امتیاز و تأسیس راه و راه آهن و ایجاد کارخانه ها و ترویج صنایع جدید انداخت. اما این تلاشها در برابر کارشکنی ها و اعمال نفوذ این دو دولت و در عین حال عدم توانائی در رقابت با کالاهای ارزان خارجی نمی توانست به نتایج چشمگیری برسد.
اصلاحات از بالا تحول در مناسبات جهانی ایران و دست اندازیهای استعماری دو دولت همسایه بر جامعه و بازار این کشور از یکسو تکانهایی در میان مردم بوجود آورد و از سوی دیگر این دست اندازیها همراه با آشنائی نیروهای فکری وابسته به قدرت و یا برخاسته از میان مردم و طبقات متوسط مرفه با پیشرفت ها و تمدن جدید اروپایی آنان را در راه کشف راه چاره برای بیرون کشاندن جامعه از چاه ویل عقب ماندگی و سقوط بیشتر اقتصادی و اجتماعی و جلوگیری از سلطه و اسارت کامل در چنگال استعمار برانگیخت مسائل تازهای مطرح شد و گروهها و جریانهای مختلف در برخورد با این مسائل به راه حلهای گوناگونی میرسیدند.
اندیشمندان درون قدرت چنانکه گفته شد در قدم اول به تقویت نیروی نظامی و ساماندهی تازه و مدرن به نظام اداری و حکومتی میاندیشیدند و برای رسیدن به این هدف پرورش گروهی نخبه و آموختن بعضی از رشته های علمی و فتی به آنان را در خارج از کشور و یا زیر نظر معلمان خارجی کافی میدانستند