معرفی کتاب زمانی یک اثر هنری بودم

اثرامانوئل اشمیت فرانسه ۲۰۰۲
آثار امانوئل اشمیت به ۴۳ زبان ترجمه شده است
زمانی یک اثر هنری بودم داستان زندگی مرد جوانیست که از زبان خودش روایت میشود.

او در خانواده ۵ نفری زندگی میکند در گذشته زندگی خوشی داشته اما دو برادر بزرگتر او که دو قلو هستند زندگی او را تحت تاثیر و سایه خود قرار میدهند زیرا این دو برادر دوقلو بسیار بسیار زیبا هستند و مدام در رسانه ها صحبت از آنهاست مرد جوان زمانی که به سن جوانی میرسد متوجه میشود که هیچ شباهتی به برادران ندارد.

و مدام مورد تمسخر اطرافیان قرار میگیرد تا جایی که مرد جوان تصمیم به خودکشی میگیرد، مرد جوان تازیو نام دارد روزی بر روی صخره که به پرتگاهی در کنار دریا منتهی میشود میرود به قصد انداختن خود در آب دریا و خودکشی ، اما ناگهان متوجه میشود مردی میانسال به نام زئوس که یک هنرمند بسیار مشهور است بر روی صندلی در پشت سر او نشسته و او را نظاره میکند مشاجره ای بین این دو در می گیرد.

که در آخر زئوس تازیو را متقاعد میکند حالا که برای بدن خود ارزشی قائل نیست و میخواهد خود را بکشد بدن خود را به زئوس بسپارد و زندگی جدیدی آغاز کند تازیو قبول میکند و به عمارت زئوس میرود زئوس به کمک یک دکتر در ابتدا خانواده تازیو را متقاعد میکند که او مرده است بعد عمل جراحی سخت و درد ناکی را بر روی تازیو انجام میدهد طوری که تازیو به یک مجسمه مرمرین یونانی بسیار زیبا تبدیل میشود اما با این تفاوت که درست مثل قبل میتواند راه برود ، سخن بگوید بخوابد و..

از این به بعد در طی یک مراسم با شکوه نام تازیو به آدام بیس تغییر می کند در ابتدا آدام بیس از این موضوع بسیار خشنود است و توجه های اطرافیان را بسیار دوست دارد و خشنود است اما رفته رفته زمانی که در نمایشگاهی در ژاپن به نمایش گذاشته میشود متوجه شده که آزادی خود را کاملا از دست داده و دچار افسردگی میشود در این بین روزی از خانه زئوس که در جزیره ای قرار دارد به مدت کوتاهی فرار کرده و به کنار ساحل میرود در آنجا با نقاش نابینا به اسم کارلوس و دخترش به نام فیونا آشنا میشود و کم کم رابطه دوستانه ای با آنها برقرار میکند هنرمند مشهور زئوس نقشه ای دروغین بر پا می کند و ادعا دارد که اثر هنریش آدام بیس دزدیده شده تا بتواند قیمت آدام را بالا ببرد بعد آدام را به بالاترین قیمت به یک تاجر میفروشد بعد از این اتفاق آدام بیس سعی دارد آزادی خود را به دست آورد.

اما زئوس از او یک قرارداد امضا شده دارد کار آدام بیس به جای میرسد که او را به موزه شهر میبرند و او ساعت ها باید در آنجا با ایستد و مردم تماشایش کنند اما رابطه فیونا و آدام بیس شکل عاشقانه به خود میگیرد .

و فیونا وکیلی را استخدام میکند تا آزادی آدام بیس را به دست آورد و در این شرایط بدن آدام بیس به دلیل جراحی زئوس و کار گذاشتن مواد زیبا سازی در بدن او رو به خراب شدن و گندیدن است فیونا به آدام خبر میدهد که حامله است، وکیل تمام سعی خود را انجام میدهد که آزدای آدام را به او بر گرداند اما موفق نمی شود تا روز آخرین جلسه دادگاه که ناگهان زئوس اعلام میکند تازیو بدل آدام بیس است و آدام بیس اصلی ربوده شده زیرا امضا زئوس بر روی تازیو نیست ،

البته این نقشه فیونا بوده زیرا از قتلی که زئوس در گذشته مرتکب شده اطلاع پیدا میکند و زئوس را تهدید میکند که باید تازیو را نجات دهد در غیر این صورت زئوس را به دردسر خواهد انداخت ، تازیو آزاد میشود و با فیونا ازدواج میکند ،فیونا و تازیو یا همان آدام بیس را سریع برای بیرون آوردن وسایل زیبا سازی از بدن تازیو به بیمارستان میرساند ، اما زئوس کم کم شهرتش را از دست میدهد و برای همیشه فراموش میشود و پدر فیونا که نقاشی کور بود و حالا در گذشته ،به شهرت میرسد

معرفی توسط :آرزو تاجیک