معرفی نمایشنامه سفر اسب پنجم-رونالد ریبمن-ترجمه حمید احیاء
رونالد ریبمن در سال ۱۹۳۲ در نیویورک متولد شد. او دکترای ادبیات از دانشگاه پیتزبورگ آمریکا دارد و تاکنون نمایشنامه ها، فیلمنامه ها و داستان های متعددی نوشته است. از دیگر آثار مهمش میتوان هری، ظهر و شب، آخرین جنگ اولی وینتر، شکافی در پوست و خاکسپاری اسپوزیتو را نام برد. نمایشنامه سفر اسب پنجم بر اساس داستان خاطرات آدم زیادی اثر ایوان تورگنیف نوشته شده است رونالد ریبمن نویسنده این نمایشنامه گرچه اساس داستان استان را که در اواخر قرن نوزدهم در سن پترزبورگ روسیه اتفاق میافتد دست نخورده باقی گذاشته، اما با ارائه ساختاری خلاقه بی شک اثری تازه به وجود آورده و با معرفی شخصیتی ساختگی به نام زودیچ و قرار دادناش در برابر آدم زیادی (چولکاتورین) این داستان را به نمایشی در نمایش تبدیل کرده است. نتیجه نمایشنامه ایست مدرن در عین حال سنتی اثری غریب و مضحک و شاعرانه. این نمایشنامه اولین بار در سال ۱۹۶۶ به کارگردانی دری اریک و بازی داستین هافمن در نیویورک اجرا شد و همان سال جایزه اُبی برای بهترین نمایشنامه سال را از آن خود کرد.
در ادامه دیالوگی از این نمایشنامه را خواهیم خواند.
زودیچ: تنهایی چیه کاتِرینا پرولومنیا؟ مگه اون شاعر رومی به ما گفت لوپوس پیلوم میوتات نان منتم؟ یعنی ما همه در دریایی تاریک تنها رها شده ایم. دریای تاریک، دریای بی نور، دریایی با امواج غول آسا. در زندگی کاترینا پرولومنایا باد میوزه، باد میوزه و تأثیر این باد چیه؟ ما را دنبال خودش میکشه، نمیدونم از کجا به اینجا کشانده شده ایم، نمیدانیم کجا میریم، تنها میریم، با قایقامون، هیچکس نمیتونه بگه نه من نمیرم، من جایی که امنه می مونم، هیچکس نمیتونه بگه چرا باد میوزه، این اساس همه چیزه؛ باد. و تاثیر این باد وقتی که قایقمونو تو تاریکی میرونیم چیه کاترینا پرولومنایا؟ کی میتونه بگه با چند تا از ماها رو به لبهی دنیا پرت کرده؟ یعنی اگر از تمثیل استفاده نکنم یعنی بدبیاری دامن چند تا از ماها را گرفته، چون که ما قایقامونو تنهایی روندهیم؟ تنهایی قایق روندن یعنی تنهایی ناپدید شدن. و این جواب سوال منه کاترینا پرولومنایا.
نوشتهی: مینا مظفری خسروی