دانلود کتاب بعد از عروسی چه گذشت اثر رضا براهنی

 

 بیرون در بیرجندیه با دست راست از جیب شلوار نظامی اش چشم بند را در آورد و زد به چشم رحمت.رحمت اول کورمال کورمال و دستپاچه و بعد به اهنگ قدمهای نسبتا سریع بیذجندیه براه افتاد. می دانست که زنش پذیرفته است که طلاق بهترین راه است. تازه داشت عاشق زنش می شد که مجبور شده بود از او جدا شود. رحمت فهمیده بود که ادم اول عاشق می شود بعد عشق ناگهان فروکش می کند و اگر سلیقه ها و خلق و خوهای طرفین باهم سازگار بود عشق دوباره بر می گردد و همه چیز را در دلنشین و شیرین می کند.پیش از دستگیری دقیقا در یک خمچون وضعی با زنش قرار داشت.
در سه چهار هفته اول ملاقات با زنش احساس کرده بود که عاشق شده. ناگهان لبخند می زد در اینه خود را نگاه می کرد لباس مرتب تر می پوشید خود را تمیز نگه می داشت.

و نسبت به هر قسمت تنش که زهره دست زده بود احساس کنجکاوی می کرد.عشق اورا نسبت به تنش کنجکاو کرده بود. پیش از انکه زهره را ببیند مثل این بود که اصلا چشم نداشت. زهره به او گفته بود که چشمهای او عجیب در او اثر گذاشت و او اول عاشق چشمهای او شد و بعد عاشق جاهای دیگر.
رحمت به چشمخایش پس از این حرفهای زهره طوری نگاه می کرد که انگار چشمهای سبزش متعلق به یک ادم دیگر است.و یا اصلا متعلق بصورت ادمها نیست.بلکه چیزی است عتیقه که اول در طول سی و چهار چنج سال قدرش شناخته نشده و حالا به دست یک عتیقه شناس استاد کشف شده راز و رمزش خوانده شده است.

برای خرید کتاب بعد از عروسی چه گذشت  نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید.و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

 

 

 

دانلود کتاب بعد از عروسی چه گذشت