وبلاگ
کتابلاگ : وبلاگ کتاب , یادداشتهایی درباره کتاب و کتابخوانی
تاریخ چاپ در ایران و جهان
حول عمده در فن چاپ و انتشار مواد چاپی ؛ اعم از کتاب ؛ روزنامه و مواد دیگر ؛ از دوره ولایتعهدی " عباس میرزا قاجار " آغاز شد که مصادف است بتا پیامدهای جنگ های ایران و روس .چاپخانه ای که بنا بر مدارک فعلی ؛ وجود آن محرز است ؛ در سال 1233 بدست " آقا زین العابدین تبریزی " و با حمایت " عباس میرزا " در تبریز تأسیس شده است .
عده ای آغاز چاپ در ایران را عصر ایلخانیان می دانند ؛ برخی احتمال داده اند که یهودیان فارسی زبان پیش از سایر گروههای فارسی زبان به اهمیت چاپ کتاب پی برده اند.
براساس مدارک موجود؛ نخستین کتابی که در خود ایران چاپ شده ؛ " زبورداوود " یا " ساغموس " است که در 1638 به زبان وخط ارمنی در 572 صفحه در جلفای اصفهان و به دست کشیشیان ارمنی به چاپ رسیده است.
کتاب های چاپخانه مجلس
چاپخانه مجلس شورای اسلامی، عمری کم و بیش هماندازه خود مجلس دارد؛ چرا که در سومین نشست مجلس شورای ملی، پس از تشکیل، نمایندگان تصویب کردند که مذاکرات مجلس منتشر شود. انتشار مذاکرات نیاز به مطبعه داشت و این مطبعه در سال 1285 راه افتاد. با توجه به هدف اولیه تاسیس چاپخانه، بعد از 48 شماره، چاپ روزنامه مجلس به آن سپرده شد. 48 شماره نخست این روزنامه، پیش از آنکه چاپخانه رسما کارش را آغاز کند، در چاپخانه خورشید چاپ شده بود. اما این تنها کار چاپخانه نبود. علاوه بر روزنامه، کارهای اختصاصی دیگری نیز تنها برای مجلس چاپ میکرد و چند سال بعد، کارهای دیگری را نیز انجام داد؛ بهطوری که پیش از تفکیک چاپخانه دولتی، چاپخانه مجلس یکی از بزرگترین مؤسسات مطبوعاتی ایران و خاورمیانه به شمار میرفت که بزرگترین فعالیتش، چاپ لغتنامه دهخدا در آن ایام بوده است. با این توصیفات، روشن است که چاپخانه مجلس شورای اسلامی، واقع در ضلع جنوبی ساختمان مجلس، حالا چیزی بیش از یک چاپخانه و در واقع یک موزه با ارزش تاریخی قابل توجه است؛ همانطور که عدهای معتقدند تجهیزات آن میتواند به موزه منتقل شود. اما نکته جالب، وضعیت موزه مجلس است.
مشاوره رایگان کتاب
یک بلبی صدای زیبایی داشت اما آهنگهاش را بسیار کوتاه تمام می کرد از او پرسیدند تو که انقدر آهنگهای زیبا بلدی چرا پس کوتاه کوتاه می خونیشون
بلبل جواب داد اره من آهنگهای زیاد و زیبایی بلدم اما چون فرصت کم است مجبورم کوتاه ترین ها رو انتخاب کنم.واقعا همینطور عمر انسان مثل باد می گذره و با مشغله های خوب و بد حتی اونهایی که اهل مطالعه و کتاب هستند از انتخاب درست کتاب برای مطالعه عقب می افتند خیلی از عزیزان در ویکیپدیا جستجو می کنند برخی در انجمن ها و کلاس ها و دوستانی که اهل کتاب هستند کتاب جدیدی را معرفی و شروع به مطالعه می نمایند.اما واقعا چرا نباید رسانه ها یا مراکر فرهنگی قدری بیشتر به معرفی کتاب های شاخص و مهم بپردازند چرا در فروشگاه های اینترنتی و فروشگاهای معمول در مغازه ها در فروشگاه برای فروش یک ریش تراش کلی توضیح می نویسند برای استفاده از جارو یا استفاده هر کالایی که کارخانه مربوطه تولید می کند اما چرا برای کتاب چنین معرفی بسیار کم و غیر مفید است
کتابفروش های بی سواد
قبل از هرچیز بگم خود بنده نیز بی سوادم و هیچ ادعایی ندارم که من بعنوان یک کتابفروش با سوادم و قصد تخریب یا بی حرمتی به کتابفروش ها را دارم.
ما در کتابفروش های کشورمان افرادی بسیار با سواد با تجربه داشته و داریم کسانی که تنها دلیل انتخاب این شغل عشقی است که به کتاب و کتابخوانی داشته اند اما قبول کنید که این افراد به حداقل رسیده اند یا شاید من سعادت زیارتشون رو مدتی است ندارم باز میگویم این نقد رو از خودم شروع می کنم که آنطور که باید مطالعه و اطلاع مفید پیرامون کتاب ندارم.چند روز پیش یکی از کتابفروشی های قدیمی که پیر مردی است و موهای خودش رو در این راه سفید کرده از کتابفروشی های قدیم که هر کدوم الان بسیار شناخته شده و مشهورند صحبت می کرد بعد به دو دهه اخیر که با خنده تعریف می کرد که فلانی قصاب بود اومد شد کتابفروش .دیگری شوفر تریلی بود اون یکی نجار بود و ......که هیچ کدوم هیچ ربط و پیش زمینه ای به کار کتاب نداشتن.البته خود بنده م همینطور منم کشاورزی خوندم و جایی که به کشت و زراعت بپردازم دارم کار کتاب می کنم
به ادامه مطلب مراجعه نمایید
تاریخ نشر در ایران
صنعت نشر کتاب در ایران (که با صنعت نشر روزنامه تفاوت دارد)، قدمتی بیش از صد سال دارد و مرکزیت آن هم در تهران محسوس است. این امر تقریباً در تمام کشورهای دیگر نیز مصداق دارد و پایتخت کشورها مرکز تمرکز ناشران است. (تنها تفاوت در آمریکاست که شهر نیویورک مرکز کلیه ناشران مهم این کشور است). تاریخچه نشر در ایران در دوران قاجار به ویژه در دوران ناصرالدین شاه، کتابفروشانی با انتشار قرآن، شاهنامه و مثنوی، نقش ناشر را هم ایفا میکردند. نسل اول ناشران ایران، گرچه بهطور عمده در نواحی بازار و تیمچه حاجبالدوله و بازار بینالحرمین و خیابان ناصرخسرو کار خود را شروع کردند، اما به علت گسترش شهر تهران، کتابفروشیهای خود را به مقابل دانشگاه نیز توسعه دادند. از نامهای مشهور نسل اول ناشران ایران، «علمی»ها و «رمضانی»ها هستند، انتشارات علمی، نام یکی از پرکارترین و مشهورترین ناشران نسل اول صنعت نشر کتاب در ایران است. (چاپخانه متعلق به حاج محمدعلی در باغچه علیجان کوچه خدابندهلو قرار داشت که تقریباً تمام کارهای چاپی آنها را انجام میداد). میرزا علیاکبرخان خوانساری، جد «علمی»ها، در خوانسار به پیشه کتابفروشی اشتغال داشت. او به تهران میآید و در تیمچه حاجبالدوله کتابفروشی دایر میکند. پسر او، میرزا محمد اسماعیل، ابتدا با پدر، سپس بهطور مستقل در خیابان ناصریه (ناصرخسرو بعدی) دکانی باز میکند و به فکر چاپ و نشر میافتد.
محمد رمضانی یا حاجی خاور
کی دیگر از اهدا کنندگان مهم کتابخانه مسجد اعظم، مرحوم حاج محمد رمضانی است. این خیره نیک اندیش، حدود چهل هزار جلد کتاب چاپی و بیش از دو هزار جلد کتاب خطی به کتابخانه مسجد اعظم اهدا کرده است. شرح حال حاضر، به زندگانی و خدمات علمی و فرهنگی این انسان بزرگوار و فرهنگ دوست می پردازد.