معرفی نمایشنامه
معرفی نمایشنامه
در این قفسه با معرفی نمایشنامه های برتر ایرانی و خارجی می پردازیم به معرفی کتاب سینمایی و کتاب های نمایشی و شما می توانید برای خرید کتاب سینما و تئاتر اینجا کلیک نمایید
معرفی کتاب سایکوسیس ۴:۴۸ - سارا کین- ترجمه عرفان خلاقی
کین با به حداقل رساندن توضیح صحنه کارکرد آن را به شکل بصری تفویض می کند. نحوه چینش متن در هر صفحه می تواند توالی همزمانی یا تداخل بیان آن از سوی شخصیتها را نشان دهد. فرمی در تناسب مستقیم با معنا و محتوای متن. مثلا عبارت "و من باید تنها بایستم" جدا از ترتیب پیشینی ان صفحه، در کناره آن قرار میگیرد یا در صفحه های پایانی کلمات ناپدید شدن رفتهرفته ناپدید میشوند تا جایی که به محو شدن کامل گوینده میرسیم و صفحه بعد چیزی نیست جز یک صفحه کاملا خالی و سفید. با چنین رویکردی کین فرم بصری نمایشنامه را به سنت شعرهای کالیگرافیک نزدیک می کند، همچون قطعات گیوم آپولینر یا شعر تاس ریختن مالارمه.
کین در آثار خود نشان میدهد آگاهی از ظلم نوع بشر و جهان بی رحمش می تواند به ناامیدی منجر شود و در آخرین نمایشنامه اش دنیای خاکستری افسردگی را توصیف میکند که با صدای مرگ مرتبط است. اما اگر آثار او پر از تصاویر مرگ است در عین حال از پارادایم زندگی نیز استفاده می کند. در "ویار" یکی از شخصیت ها می گوید: "من مریض نیستم فقط میدونم جهان ارزش زندگی رو نداره" که نشان دهنده یاسی عمیق و اضطرابی اگزیستانسیالیستی است و خود کین آن را چهرهای فریادکش در یک هیچ چیز پوچ و توخالی توصیف میکند. او در آثارش راههای متفاوتی برای معنا بخشیدن به زندگی و مبارزه با ناامیدی ارائه می دهد: نخست جستجوی حقیقت دوم جستجوی عشق. با این حال بسیاری از شخصیت های کین امید خود را در میانه جستجو از دست میدهند و در نهایت به ورطه افسردگی و پوچی می غلتند.
معرفی کتاب راهبردهای نمایشنامه نویسی جدید، رویکردی زبان بنیاد به نمایشنامه نویسی-پل کاستانیو-ترجمه مهدی نصرالله زاده
کتاب راهبردهای نمایشنامه نویسی جدید با یک فرض اساسی کار خود را شروع می کند: نمایشنامه نویسی زبان بنیاد است. به این ترتیب در اینجا زبان نیروی اصلی در شکل دادن به شخصیت ها، کنش و درونمایه است؛ کار نمایشنامهنویس تنظیم و هماهنگ ساختن صدا ها در متن و وارد شدن در نوعی دیالوگ با شخصیت ها و زبان است. نمایشنامهنویس در مقابل زبان در گسترده ترین معنای آن گشوده است حال که این زبان در قالب یک ژانر خاص مدون شده و یا در متن دیگری یافته شده باشد؛ و چه محصول تکانه های زبانی ای باشد که موجب پیدایش زبان عامیانه، نحو غیرعادی، استعمال کلمات خارجی گفتمانها و غیره شود. نمایشنامهنویس هنگامی که نگارش را به مدد صداهای دیگر انجام میدهد نیروی خلاق یا هماهنگ کننده در پس متن باقی میماند. اصطلاح گفتوگو گری توضیح میدهد که چگونه رابطه تعاملی بین این صداها در متن نمایشنامه باعث شکلگیری آن در قالب نوعی عمل اکتشافی می شود.
معرفی رمان های سه گانه: مالوی، مالون میمیرد و نام ناپذیر - ساموئل بکت
در ایام فوران ناگهانی و جنونآمیز خلاقیت بین سالهای 1947 و 1949، بکت رمانهای مالوی (1951)، مالون میمیرد (1953) و نام ناپذیر (1953) را نوشت. «مالوی» شخصیت محوری این اثر است. از لحظهای که به کمک چوب زیر بغلش و دوچرخهاش برای یافتن مادرش از خانه بیرون میزند و عاقبت او را در حالی در اتاق خوابش مییابد که مشغول نگارش قصه است و هم داستان موران که به همراه پسرش به جستوجوی مالوی همتمیگمارد و در انتها گزارشی از عدم موفقیت خویش در تلاش برای یافتن او مینویسد. رمان مالون میمیرد، به تشریح موقعیت مالون در اتاقی شبیه به اتاق مادر مالوی میپردازد. مالون در این اتاق داستانی مینویسد راجع به یک«ساپوسکات» (ترکیبی از هوموساپینس واسکاتوس) که در شرف تبدیل به ماکمان (فرزند شرور انسان یا مالون) است. رمان نام ناپذیر، روایتی است برآمده از صدایی رها از جسم و زمان و زندگی که هویت دو موجود مرحوم را به نمایش میگذارد. ماهود با بالاتنه و سر که هیچ عضو دیگری به آن متصل نیست و در داخل یک بالون مثل یک توپ یا مثل یک توپ گنده سخنگو واقع شده و ورم، که موجودی است ناقص با کمترین خصایص انسانی. هر سه رمان، به صورت تمثیلی، خودآگاه انسان را که قصد دارد به موجودیت خویش پی ببرد، تحلیل میکنند. هر یکی از شخصیتهای این آثار داستانهایی را از زندگیشان روایت میکندو خود را قهرمان حوادث جاری در این داستانها میداند.
معرفی نمایشنامه سفر اسب پنجم-رونالد ریبمن-ترجمه حمید احیاء
رونالد ریبمن در سال ۱۹۳۲ در نیویورک متولد شد. او دکترای ادبیات از دانشگاه پیتزبورگ آمریکا دارد و تاکنون نمایشنامه ها، فیلمنامه ها و داستان های متعددی نوشته است. از دیگر آثار مهمش میتوان هری، ظهر و شب، آخرین جنگ اولی وینتر، شکافی در پوست و خاکسپاری اسپوزیتو را نام برد. نمایشنامه سفر اسب پنجم بر اساس داستان خاطرات آدم زیادی اثر ایوان تورگنیف نوشته شده است رونالد ریبمن نویسنده این نمایشنامه گرچه اساس داستان استان را که در اواخر قرن نوزدهم در سن پترزبورگ روسیه اتفاق میافتد دست نخورده باقی گذاشته، اما با ارائه ساختاری خلاقه بی شک اثری تازه به وجود آورده و با معرفی شخصیتی ساختگی به نام زودیچ و قرار دادناش در برابر آدم زیادی (چولکاتورین) این داستان را به نمایشی در نمایش تبدیل کرده است. نتیجه نمایشنامه ایست مدرن در عین حال سنتی اثری غریب و مضحک و شاعرانه. این نمایشنامه اولین بار در سال ۱۹۶۶ به کارگردانی دری اریک و بازی داستین هافمن در نیویورک اجرا شد و همان سال جایزه اُبی برای بهترین نمایشنامه سال را از آن خود کرد.